کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گفته بودی کز پریشانی شدم چون موی خویش
    گشتم از آشفتگی چون طره جادوی خویش
    تا چه سودا بر سرت افتاده از آن شوریده زلف
    یا چو ما مفتون شدی بر نرگس هندوی خویش
    تا رود اندوهت از خاطر، بنه آئینه ئی
    در نظر تا بنگری در روی خویش و موی خویش
    گر بود صد کاروان اندوهت اندر جان و دل
    بار بندد، چون به بینی در رخ دلجوی خویش
    خیل غم چون یافت در کوی تو ره جانا مگر
    رفته از بازوی حسنت قوت و نیروی خویش
    بر صف اندیشه با صف بسته مژگان حمله کن
    در سپاه غم بنه شمشیر از ابروی خویش
    غمگسار عالمی غمرا چرا دادی تو راه
    ای مه مشکین سلب، در حلقه گیسوی خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha