کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شیخ و زاهد را خمیر از سبحه صد دانه بود
    طینت میخوارگان نیز از گل پیمانه بود
    در ره سعی و طلب عقل نخستین کز ازل
    زد قدم در کوی عشقش، یک دل دیوانه بود
    از ازل چندین همه بعد مسافت تا ابد
    پی سپار یک قدم از همت مردانه بود
    از زبان شمع روشن شد که در بزم شهود
    نقش سیمرغ تجلی بر پر پروانه بود
    نه فلک چون نه صدف در دیده گوهر شناس
    شد عیان لیکن درونش جای یک در دانه بود
    مردم چشم جهان و چشم مردم در جهان
    عین انسان شد که همه گنج است و همه ویرانه بود
    محرم راز اندران گیسو که با چندین زبان
    با حریفان دم نزد از پیچ و تابش، شانه بود
    خورده بود از خون دل آبی نهالش کان ستون
    روز و شب اندر فراق روی او حنانه بود
    دارم این یک بیت از رندی که یک گردون خرد
    بودش اندر سر ولی در دیده ها، دیوانه بود
    هر چه می‌گفتند مردم هر چه می‌گفتیم ما
    یک قدم چون پیش بنهادم همه افسانه بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha