به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

میرزا حبیب خراسانی

میرزا حبیب خراسانیغزل هاشمارهٔ ۱۷: امشب آن ترک وعده داده مرا

590عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

امشب آن ترک وعده داده مرا
بزم عیش و طرب نهاده مرا
وعده فرموده تا بمشکوی خویش
به کشد با رخ گشاده مرا
من بمسند چو شاه تکیه زنم
او بخدمت شود ستاده مرا
هی دهد از دو لعل بوسه مرا
هی دهد با دو جام باده مرا
چون شود خواب او زبستر خواب
کند از پرنیان ساده مرا
چون فزون خورد باده و شد مست
شود اندر بر اوفتاده مرا
وان یکی ساعد بلورین را
تا سحرگه کند و ساده مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۶: ای برده دل ما و سپرده دل خود را 2شمارهٔ ۱۷: امشب آن ترک وعده داده مرا 3شمارهٔ ۱۸: از عقل، عشق کرده عجب بی خبر مرا 4شمارهٔ ۱۹: صافی آبست ز آبگینه هویدا 5شمارهٔ ۲۰: چه شده باز چه افتاده مرا 6شمارهٔ ۲۱: خیل انده ز جای برد مرا 7شمارهٔ ۲۲: یارب بدست ما که داد امشب گریبان تر ...8شمارهٔ ۲۳: ایکه کشتی ز انتظار مرا 9شمارهٔ ۲۴: خریدستی بهیچ ایخواجه ما را 10شمارهٔ ۲۵: مده بغمزه اجازت دو چشم جادو را 11شمارهٔ ۲۶: چون ترک جنک جوی من از در در آیدا 12شمارهٔ ۲۷: آنکو سرشت مهر تو اندر سرشت ما 13شمارهٔ ۲۸: پر کن از خم می کدوی مرا 14شمارهٔ ۲۹: من خرابم شش جهت آباد باشد یا خراب 15شمارهٔ ۳۰: ایدو زلفت سپاه بی ترتیب 16شمارهٔ ۳۱: چشم تو امشب شده مست از شراب 17شمارهٔ ۳۲: برخیز و در قدح فکن آن جوهر مذاب 18شمارهٔ ۳۳: ایکه گوئی شاه خوبانرا وفائی نیست، ...19شمارهٔ ۳۴: در کوی عشقبازی ننگ است و نام نیست 20شمارهٔ ۳۵: بندگی درکوی عشق از پادشائی خوشتر ا ...21شمارهٔ ۳۶: نیمه رفت از شب اکنون هیچکس بیدار ن ...22شمارهٔ ۳۷: خوبی بخوش اندامی و سیمین ذقنی نیست 23شمارهٔ ۳۸: بزم عشرت بژاژخائی نیست 24شمارهٔ ۳۹: زردی برگ خزان عکس رخ زرد من است 25شمارهٔ ۴۰: بندگی بر در مردان خدا دین من است 26شمارهٔ ۴۱: این کیست چنین ستاده سرمست 27شمارهٔ ۴۲: در سلسله عشق که بگسیختنی نیست 28شمارهٔ ۴۳: بیا زاهد مزن دم زین خرافات 29شمارهٔ ۴۴: صوفی امروز مگرمست زجامی دگر است 30شمارهٔ ۴۵: ملک تسلیم و رضا دولت درویشان است 31شمارهٔ ۴۶: در ره عشق نامرادی نیست 32شمارهٔ ۴۷: چهر حق را جلوه اندر کعبه و میخانه ...33شمارهٔ ۴۸: ما را بشیخ شهر سوال و جواب نیست 34شمارهٔ ۴۹: در مدرسه علم و عمل آموختنی نیست 35شمارهٔ ۵۰: دوش با یک جام می ساقی خرابم کرده ا ...36شمارهٔ ۵۱: هر چه پوئی جز ره حق باطل است 37شمارهٔ ۵۲: قسم تو اگر بیش بود کم شدنی نیست 38شمارهٔ ۵۳: بشکست اگر جام سر سنگ سلامت 39شمارهٔ ۵۴: این کیست که او پرده ز رخسار کشیده ...40شمارهٔ ۵۵: ذوق عارف دگر و مشرب عامی دگراست 41شمارهٔ ۵۶: بر لبم گوش نه که بانگ نی است 42شمارهٔ ۵۷: تسبیح تو ایشیخ که صد دانه تمام است 43شمارهٔ ۵۸: از داغ غمت هر که دلش سوختنی نیست 44شمارهٔ ۵۹: اگنون که گذشته ز شب تیره دو پاس اس ...45شمارهٔ ۶۰: تو را آئینه محتاج حلب نیست 46شمارهٔ ۶۱: شیخ و زاهد دوش اگر منع از شرابم کر ...47شمارهٔ ۶۲: مطرب امروز مگر نغمه سرائی دگر است 48شمارهٔ ۶۳: ای مغبچه کو ره خرابات 49شمارهٔ ۶۴: از هیچ دری حاجت درویش روا نیست 50شمارهٔ ۶۵: خانه گه تاریک و گاهی روشن است 51شمارهٔ ۶۶: هر سر که بسودای طلب باختنی نیست 52شمارهٔ ۶۷: امروز جمال تو طرح دگر افتاده است 53شمارهٔ ۶۸: یک امشبی که توئی در برابرم سرمست 54شمارهٔ ۶۹: سلیمان را جز این تن اهرمن نیست 55شمارهٔ ۷۰: این خرمن هستی که بجز سوختنی نیست 56شمارهٔ ۷۱: فلک از سینه ما دود آهی است 57شمارهٔ ۷۲: کار ما باز مشکل افتاده است 58شمارهٔ ۷۳: این نفس بداندیش بفرمان شدنی نیست 59شمارهٔ ۷۴: از شیخ بپرسید گر از اهل کتاب است 60شمارهٔ ۷۵: با دوستان ثشسته چه جای ملامت است 61شمارهٔ ۷۶: در میان عاشق و معشوق رازی دیگر است 62شمارهٔ ۷۷: شکسته زلف یکی ترک مست یار منست 63شمارهٔ ۷۸: در حجاب خرقه و دستار، مستی خوشتر ا ...64شمارهٔ ۷۹: در محفل اغیار همه غنج و دلال است 65شمارهٔ ۸۰: این خانه که پیوسته در او جوش و خرو ...66شمارهٔ ۸۱: دلم در سینه چون ساغر بجوش است 67شمارهٔ ۸۲: ما روی بمیخانه و زاهد بحجاز است 68شمارهٔ ۸۳: آب بودم صحبت آذر گلابم کرده است 69شمارهٔ ۸۴: شه وجود عجب قاصدی فرستاده است 70شمارهٔ ۸۵: دستار تو ای شیخ که صد حلقه فزون اس ...71شمارهٔ ۸۶: بکیش زاهدان گرمی حرام است 72شمارهٔ ۸۷: زمامم در کف پیری فقیر است 73شمارهٔ ۸۸: من که بی پیمانه مستم حاجت پیمانه ن ...74شمارهٔ ۸۹: چون باده بجام است همه کار بکام است 75شمارهٔ ۹۰: گر خدای سپهر یار من است 76شمارهٔ ۹۱: دل عاشق که نازکتر زجام است 77شمارهٔ ۹۲: دوستان نوبت سپیده دم است 78شمارهٔ ۹۳: ایخواجه شنیدم که لبت کان نبات است 79شمارهٔ ۹۴: شد وقت سحر چشم تو تا چند بخواب است 80شمارهٔ ۹۵: آن جامه بر آن بدن چه زیباست 81شمارهٔ ۹۶: عشق است که اندر دو جهان راه نجات ا ...82شمارهٔ ۹۷: کس نیست که از لعل تو دشنام شنیده ا ...83شمارهٔ ۹۸: از زلف سیاهت که همه چین و شکنج است 84شمارهٔ ۹۹: نوبت عشرت است و وقت صبوح 85شمارهٔ ۱۰۰: تو را مسجد مرا میخانه ای شیخ 86شمارهٔ ۱۰۱: قدم بگذار و از ما بگذر ای شیخ 87شمارهٔ ۱۰۲: روز بحث از رساله دارد شیخ 88شمارهٔ ۱۰۳: بکوی میفروشم بار دادند 89شمارهٔ ۱۰۴: شیخ است و حلقه بر در خمار میزند 90شمارهٔ ۱۰۵: بخت اگر یاری کند دلدار دلداری کند 91شمارهٔ ۱۰۶: دو چشم مست تو کز خواب ناز برخیزد 92شمارهٔ ۱۰۷: دیشب مغی از خانه خمار برآمد 93شمارهٔ ۱۰۸: نام مه گل را مه خرداد نهادند 94شمارهٔ ۱۰۹: زاهدی از صومعه بیزار شد 95شمارهٔ ۱۱۰: افسانه بد مستی ما دوش سمر شد 96شمارهٔ ۱۱۱: تا می بکیش زاهد و مفتی حرام شد 97شمارهٔ ۱۱۲: شیخناشب تا سحر مست و خراب از باده ...98شمارهٔ ۱۱۳: موج زد اشکی و ما را آب برد 99شمارهٔ ۱۱۴: دم زد لبی از شکوه، نیش نام نهادند 100شمارهٔ ۱۱۵: در ازل باده کشان چون گل پیمانه زد ...101شمارهٔ ۱۱۶: شیخنا افتان و خیزان بر در میخانه ...102شمارهٔ ۱۱۷: گفتم از لعل لبت یک بوسه، گفت آری ...103شمارهٔ ۱۱۸: ز گیسویت سخن با شانه گفتند 104شمارهٔ ۱۱۹: ترک من سبزه گرد لب دارد 105شمارهٔ ۱۲۰: کاوس کیانی که کیش نام نهادند 106شمارهٔ ۱۲۱: کارم از عشق بسی مشکل و دشوار بود 107شمارهٔ ۱۲۲: رفته سه سال تا مه خرداد 108شمارهٔ ۱۲۳: شیخ و زاهد را خمیر از سبحه صد دان ...109شمارهٔ ۱۲۴: پسته گر چون لعل جانبخش تو خندانی ...110شمارهٔ ۱۲۵: گفتمش هندوی زلفت، گفت طراری کند 111شمارهٔ ۱۲۶: من در این صحرا نهادم پا که نخجیرم ...112شمارهٔ ۱۲۷: چه بازی دوش در میخانه کردند 113شمارهٔ ۱۲۸: دمبدم عمر میرود بر باد 114شمارهٔ ۱۲۹: دست ساقی دوش در محفل درخت طور بود 115شمارهٔ ۱۳۰: یاد آنروزیکه کس را ره در این محضر ...116شمارهٔ ۱۳۱: هر کسی در جهان غمی دارد 117شمارهٔ ۱۳۲: ابر اندک ترشحی دارد 118شمارهٔ ۱۳۳: گاهی سخن از عشق بگوئید بگوئید 119شمارهٔ ۱۳۴: تا چند از این خاک بمیرید و بزائید 120شمارهٔ ۱۳۵: شیخنا خیزو برون آی ز خود گامی چند 121شمارهٔ ۱۳۶: ساقی سخن ز مشعله طور می کند 122شمارهٔ ۱۳۷: خوشا دردی که درمانی ندارد 123شمارهٔ ۱۳۸: شب دوشین که روز فرهی بود 124شمارهٔ ۱۳۹: مهرش از دل مگو بدر نرود 125شمارهٔ ۱۴۰: قاصد آمد سحرگه از بغداد 126شمارهٔ ۱۴۱: می زدن در بزم نادانان ز نادانی بو ...127شمارهٔ ۱۴۲: شیخ و زاهد گر مرا مردود و کافر گف ...128شمارهٔ ۱۴۳: معاشران قدح نوش اگر صواب کنند 129شمارهٔ ۱۴۴: نیست جز عشق را رکوع و سجود 130شمارهٔ ۱۴۵: ایخوش آنروزیکه شمعی بود و پروانه ...131شمارهٔ ۱۴۶: هیچ می گوئی مراد دلداده ای دیوانه ...132شمارهٔ ۱۴۷: این پایه که عقل و هنرش نام نهادند 133شمارهٔ ۱۴۸: حق بمن بنده چشم روشن داد 134شمارهٔ ۱۴۹: این سنگ جز بلطف تو گوهر نمی شود 135شمارهٔ ۱۵۰: خوشا کاین خانه را ویرانه سازند 136شمارهٔ ۱۵۱: پیر مغان گناه مرا گر ثواب کرد 137شمارهٔ ۱۵۲: کفر زلف تو عرض ایمان کرد 138شمارهٔ ۱۵۳: صبح است و صبوح است بیائید بیائید 139شمارهٔ ۱۵۴: میزند روز و شب جرس فریاد 140شمارهٔ ۱۵۵: بیا که طره تو میل شور و شر دارد 141شمارهٔ ۱۵۶: بنده گر سر بر آستان باشد 142شمارهٔ ۱۵۷: هر دم بشارتهای دل از هاتف جان می ...143شمارهٔ ۱۵۸: آزار تو ایدوست دل آزار نباشد 144شمارهٔ ۱۵۹: حلقه بر هر در زدم دیدم در میخانه ...145شمارهٔ ۱۶۰: شاهدی مستانه آمد زاهدی مستور شد 146شمارهٔ ۱۶۱: ترکیم سحرگاهان، در بستر خواب آمد 147شمارهٔ ۱۶۲: ساقی امشب گوئیا زردشت پیغمبر بود 148شمارهٔ ۱۶۳: هردم بشارتهای جان، از هاتف دل میر ...149شمارهٔ ۱۶۴: عمر برآمد مرا به نیمه هفتاد 150شمارهٔ ۱۶۵: بنقد حال شدم خاک هر چه بادا باد 151شمارهٔ ۱۶۶: ترکم امشب بسرا بیخود و مدهوش آمد 152شمارهٔ ۱۶۷: هر که امروز فکر فردا کرد 153شمارهٔ ۱۶۸: خوشا شراب و جوانی و می ببانگ سرود 154شمارهٔ ۱۶۹: بنویس نامه گر رقم قتل ما بود 155شمارهٔ ۱۷۰: مثال مومن از مزمار گفتند 156شمارهٔ ۱۷۱: باغ را نوبت نشور آمد 157شمارهٔ ۱۷۲: تیره شد گیتی و هنگام طرب باز آمد 158شمارهٔ ۱۷۳: آمد مه خورداد که در غم نتوان بود 159شمارهٔ ۱۷۴: حرف ما با تو شب دوش چه بود 160شمارهٔ ۱۷۵: دوش ترک مست ما با طره آشفته بود 161شمارهٔ ۱۷۶: کفر زلف تو دگر باره مسلمانم کرد 162شمارهٔ ۱۷۷: چشم مست تو مگر باز چه در سر دارد 163شمارهٔ ۱۷۸: لطف تو سنگ را بنظر گوهر آورد 164شمارهٔ ۱۷۹: این همه آشوب و غوغا بر سر کوی تو ...165شمارهٔ ۱۸۰: نگینی گر بدست جم نباشد 166شمارهٔ ۱۸۱: باده نوشان بیخود از جام تواند 167شمارهٔ ۱۸۲: بهار شد که جهان خرمی ز سر گیرد 168شمارهٔ ۱۸۳: عشق آمد و یکباره ز خود بی خبرش کر ...169شمارهٔ ۱۸۴: میرود نیسان و میآید ایار 170شمارهٔ ۱۸۵: نبیند روی لیلی کس در این دار 171شمارهٔ ۱۸۶: بر چهره تو طره پیراسته خوشتر 172شمارهٔ ۱۸۷: الا تا کی حدیث از عمر و عمار 173شمارهٔ ۱۸۸: ای گشته یک امروز تو از محفل ما دو ...174شمارهٔ ۱۸۹: در دشت مرو بصید نخجیر 175شمارهٔ ۱۹۰: چه خوش است آنکه شبی از سر شب تا ب ...176شمارهٔ ۱۹۱: بر خیز که خاست باد شبگیر 177شمارهٔ ۱۹۲: خواجه در آرزوی عمر دراز 178شمارهٔ ۱۹۳: شوریست عجب در سر شوریده سران باز 179شمارهٔ ۱۹۴: بر وی درازتر شود این آرزو و آز 180شمارهٔ ۱۹۵: زان طره در هم دل آویز 181شمارهٔ ۱۹۶: گوهر خود را هویدا کن کمال اینست و ...182شمارهٔ ۱۹۷: خروس صبح زد سبوح و قدوس 183شمارهٔ ۱۹۸: نوبتی صبح فرو کوفت کوس 184شمارهٔ ۱۹۹: نه درد جوی و نه اندر هوای درمان ب ...185شمارهٔ ۲۰۰: گفته بودی کز پریشانی شدم چون موی ...186شمارهٔ ۲۰۱: حلقه در گوش چو دف چنگ صفت سر در پ ...187شمارهٔ ۲۰۲: دل نبندی بچرخ و دورانش 188شمارهٔ ۲۰۳: بدستم افتد اگر باز زلف پر شکنش 189شمارهٔ ۲۰۴: ای آفت جان و فتنه هوش 190شمارهٔ ۲۰۵: تو خواجه ای و منت جون غلام حلقه ب ...191شمارهٔ ۲۰۶: هر چه آید ز رنج و راحت پیش 192شمارهٔ ۲۰۷: گر دماغت تر نشد ای شیخ شهر از جام ...193شمارهٔ ۲۰۸: چون گریزد شیخ شهر از نام عشق 194شمارهٔ ۲۰۹: نزند دم فلک بجز دم عشق 195شمارهٔ ۲۱۰: باز رسید از یمن، نفخه زحمن عشق 196شمارهٔ ۲۱۱: نیمه از خاک و نیمه از افلاک 197شمارهٔ ۲۱۲: رفت از عمرم ای پسر چل سال 198شمارهٔ ۲۱۳: چند از این ترهات بیحاصل 199شمارهٔ ۲۱۴: هر روز بدیدار تو آیم ز در دل 200شمارهٔ ۲۱۵: هر چه در قرآن خدا فرموده از خمرو ...201شمارهٔ ۲۱۶: شکرلله که شدی باخبر از عالم دل 202شمارهٔ ۲۱۷: این خواجه گر رهد ز غم و حسرت اجل 203شمارهٔ ۲۱۸: گرد لعل دلفریبت کرده منزل تیره خا ...204شمارهٔ ۲۱۹: میرود اندیشه عشق تو چون جان در تن ...205شمارهٔ ۲۲۰: هان و هان ای بهار فضل و کمال 206شمارهٔ ۲۲۱: امشب بدر پیر مغان ولوله داریم 207شمارهٔ ۲۲۲: چنان دیوانه و بیهوش و مستم 208شمارهٔ ۲۲۳: بخاطر از کسی باری ندارم 209شمارهٔ ۲۲۴: افتد که شبی از کف تو جام ستانیم 210شمارهٔ ۲۲۵: ما بپای خم می سر بشکنیم 211شمارهٔ ۲۲۶: مستانه باز تا در میخانه میروم 212شمارهٔ ۲۲۷: تا بکی همراهی این عقل سرگردان کنم 213شمارهٔ ۲۲۸: نیمه هشیاریم و یک نیم دگر مستانه ...214شمارهٔ ۲۲۹: خداوندا عجب شوریده رائیم 215شمارهٔ ۲۳۰: بجرم آنکه تو خون کرده ای دل ما را 216شمارهٔ ۲۳۱: بنده ام بنده ولی بیخردم 217شمارهٔ ۲۳۲: در این خرمن گدائی خوشه چینم 218شمارهٔ ۲۳۳: دوش دو بهره نرفته ز شبم 219شمارهٔ ۲۳۴: ما بیخودان مست که رند و قلندریم 220شمارهٔ ۲۳۵: در رود کنگ دره تنگی گرفته ایم 221شمارهٔ ۲۳۶: ای خواجه با تو من سخنی مختصر کنم 222شمارهٔ ۲۳۷: گر تو می در خواب خوردی، ما به بید ...223شمارهٔ ۲۳۸: زر چه باشد که نثار کف پای تو کنم 224شمارهٔ ۲۳۹: بتقریبی ز ما گاهی ببر نام 225شمارهٔ ۲۴۰: یک بوسه زلعل لب دلجوی تو خواهم 226شمارهٔ ۲۴۱: ما راز نهانیم که در قلب جهانیم 227شمارهٔ ۲۴۲: از قول دوست ما بیکی مرحبا خوشیم 228شمارهٔ ۲۴۳: چون شود سردی فزون کار می و ساغر ک ...229شمارهٔ ۲۴۴: بتی شیرین لب اما ترشروی و تند خو ...230شمارهٔ ۲۴۵: باده پیش آر که ما گوش بغوغا ندهیم 231شمارهٔ ۲۴۶: با سبوی میفروشان دست بیعت داده ای ...232شمارهٔ ۲۴۷: ما قدح جز زکف شاهد صادق نزنیم 233شمارهٔ ۲۴۸: گر میخری شکسته تو خود ما شکسته ای ...234شمارهٔ ۲۴۹: من بجز کار می و ساقی و ساغر نکنم 235شمارهٔ ۲۵۰: بار دیگر یارجویان بر در دیار آمدی ...236شمارهٔ ۲۵۱: ما بدین درگه بامید گدائی آمدیم 237شمارهٔ ۲۵۲: بیا که روی سوی کوی میفروش کنیم 238شمارهٔ ۲۵۳: بیا یکدم بگرد دل بر آئیم 239شمارهٔ ۲۵۴: از باده دوش سخت مخمورم 240شمارهٔ ۲۵۵: دیشب بیاد چشم تو بیدار بوده ایم 241شمارهٔ ۲۵۶: ز آبادی بویرانی رسیدیم 242شمارهٔ ۲۵۷: بر آن سرم که بکوی مغان سرای کنم 243شمارهٔ ۲۵۸: بر در میخانه امشب بزم نو آئین کنم 244شمارهٔ ۲۵۹: روزی فتد آخر که من این دام ببرم 245شمارهٔ ۲۶۰: من بشیشه درون پری دارم 246شمارهٔ ۲۶۱: ما فرو مانده در این ره به نخستین ...247شمارهٔ ۲۶۲: با خراباتیان رهی دارم 248شمارهٔ ۲۶۳: دلی از نازکی چون شیشه دارم 249شمارهٔ ۲۶۴: بگشای در خانه که نره گدائیم 250شمارهٔ ۲۶۵: خیز تا رخت از این کوی بیکسوی کنیم 251شمارهٔ ۲۶۶: من صراحی بزیر کش دارم 252شمارهٔ ۲۶۷: خیز ای همدم که یکدم ناله و زاری ک ...253شمارهٔ ۲۶۸: من پرستار روی و موی توام 254شمارهٔ ۲۶۹: باز از دل شیدائی، شوریده سری دارم 255شمارهٔ ۲۷۰: ما فاطمیان سید عالی نسبستیم 256شمارهٔ ۲۷۱: رفتی و رخ خوب تر اسیر ندیدیم 257شمارهٔ ۲۷۲: در کوی دوست با غم و باشیون آمدیم 258شمارهٔ ۲۷۳: خیال جنت الماوی نداریم 259شمارهٔ ۲۷۴: اگر بگسستی از ما، غم نداریم 260شمارهٔ ۲۷۵: یک نیمه دل را به جمال تو سپردیم 261شمارهٔ ۲۷۶: خیز ای بت شنگول و بده باده که مست ...262شمارهٔ ۲۷۷: ای بار خدا ره بسوی خویش نمایم 263شمارهٔ ۲۷۸: ز لعل دلکشت ای یارجانی مطلبی دارم 264شمارهٔ ۲۷۹: شبی که تنگ لبت را چو جان ببر گیرم 265شمارهٔ ۲۸۰: ایکاش که چون موی ابر روی تو افتم 266شمارهٔ ۲۸۱: با سر زلف پریش تو کشاکش دارم 267شمارهٔ ۲۸۲: ما چرا سخت در این حلقه گرفتار شدی ...268شمارهٔ ۲۸۳: دیوانه ام دیوانه ام 269شمارهٔ ۲۸۴: ما بسی مرحله دور و دراز آمده ایم 270شمارهٔ ۲۸۵: تشویش بدو زشت و کم و بیش نداریم 271شمارهٔ ۲۸۶: برخیز که گرد دل درویش برآئیم 272شمارهٔ ۲۸۷: خیز که تا بر در دل ره کنیم 273شمارهٔ ۲۸۸: سبحه را دیشب بشیخ شهر بردم ارمغان 274شمارهٔ ۲۸۹: نز خدایم میتوان بگریختن 275شمارهٔ ۲۹۰: گر نیستی از عاشقان از عاشقی افسان ...276شمارهٔ ۲۹۱: بنده را سر بر آستان بودن 277شمارهٔ ۲۹۲: جان و تن را بعشق سودا کن 278شمارهٔ ۲۹۳: ترکانه سحر تاخته آمد بسر من 279شمارهٔ ۲۹۴: وقت سحر آمد اهل ترتیب سحر کن 280شمارهٔ ۲۹۵: شب آمد جام می را مرحبا کن 281شمارهٔ ۲۹۶: خاتم از دست اهرمن بستان 282شمارهٔ ۲۹۷: در دل ویران خیال رای تو مهمان 283شمارهٔ ۲۹۸: روز و شب بیهده با اختر خود جنگ مک ...284شمارهٔ ۲۹۹: خدای جهان در جهان جهان 285شمارهٔ ۳۰۰: عیب دانشور بود با ناکسان صهبا زدن 286شمارهٔ ۳۰۱: رخ است آن یا چمن یا باغ نسرین 287شمارهٔ ۳۰۲: آن لعل لب و دهان خندان 288شمارهٔ ۳۰۳: بچنگ دیو اسیرم بدست غول زبون 289شمارهٔ ۳۰۴: روز ابر و ترشح باران 290شمارهٔ ۳۰۵: نمیدانم چه کردی با دل من 291شمارهٔ ۳۰۶: ای دشمن جان من و ای خیره تن من 292شمارهٔ ۳۰۷: عید شد باده مغانه بزن 293شمارهٔ ۳۰۸: کس را مسنج جز بترازوی خویشتن 294شمارهٔ ۳۰۹: چندانکه زیم با دل آسوده زیم من 295شمارهٔ ۳۱۰: نکرده ای ببر ای سرو جامه گلگون 296شمارهٔ ۳۱۱: در کفت دارم، دلی خارش بکن رارش بک ...297شمارهٔ ۳۱۲: امروز امیر در میخانه توئی تو 298شمارهٔ ۳۱۳: می نخوردی سخن از باده و از جام بگ ...299شمارهٔ ۳۱۴: سر تا بقدم ترک منا، جان و دلی تو 300شمارهٔ ۳۱۵: مبر در پیش زاهد نام باده 301شمارهٔ ۳۱۶: آن مست ببین بی خبر از خویش فتاده 302شمارهٔ ۳۱۷: ندارم توشه ای از بهر این ره 303شمارهٔ ۳۱۸: چهره را رنگی بده آبی بده 304شمارهٔ ۳۱۹: من بدین کهنه دلق و کهنه کلاه 305شمارهٔ ۳۲۰: ایشیخ جز این خرقه و دستار چه داری 306شمارهٔ ۳۲۱: زلفکا چند حیله ساز کنی 307شمارهٔ ۳۲۲: تن همه زشتی و بدی یارجلاخذبیدی 308شمارهٔ ۳۲۳: شیخنا بگذر از توئی و منی 309شمارهٔ ۳۲۴: این طره پر چین که شکن در شکن استی 310شمارهٔ ۳۲۵: هر جا سخن از شکر و قند و عسل استی 311شمارهٔ ۳۲۶: ای خواجه شنیدستم زین کوچه رهی دار ...312شمارهٔ ۳۲۷: سخن بگوی که شیرین لب و شکردهنی 313شمارهٔ ۳۲۸: قربان مقدمت که ببزم من آمدی 314شمارهٔ ۳۲۹: گر تلخ کنی و گر ترش روی 315شمارهٔ ۳۳۰: با رقیبان سر سفر داری 316شمارهٔ ۳۳۱: چون شود با ما اگر رسم ستم کمتر کن ...317شمارهٔ ۳۳۲: شنیدستم که با یاری نهانی 318شمارهٔ ۳۳۳: از فکرت و اندیشه در آزار چرائی 319شمارهٔ ۳۳۴: ترک من نیمه شب از در با چراغ آید ...320شمارهٔ ۳۳۵: ترک بدخوی جفا جوی بلا بالا توئی 321شمارهٔ ۳۳۶: چرا میل دل آزاری نداری 322شمارهٔ ۳۳۷: اگر یک جرعه می در شیشه داری 323شمارهٔ ۳۳۸: رفتم بدر پیر خرابات تو بودی 324شمارهٔ ۳۳۹: هر که را در ره طلب بینی 325شمارهٔ ۳۴۰: بده ایساقی بزم آنقدح هوش زدای 326شمارهٔ ۳۴۱: آشکارا، روز طعن و لعن زندان میکنی 327شمارهٔ ۳۴۲: امروز مرا جام ز باده تهی استی 328شمارهٔ ۳۴۳: تو از عالم جز این یکدم نداری 329شمارهٔ ۳۴۴: رهم در بزم جان و دل تو دادی 330شمارهٔ ۳۴۵: شنیده ام که تو ای خواجه کیمیا دار ...331شمارهٔ ۳۴۶: ای تیره تن ما که بجان دشمن مائی 332شمارهٔ ۳۴۷: یک امشبی که تو آسوده در کنار منی 333شمارهٔ ۳۴۸: خواهی از حرف بد اندیش سلامت باشی 334شمارهٔ ۳۴۹: امشب که منم با تو در اینخانه خالی 335شمارهٔ ۳۵۰: بجان دشمن بغیر تن نداری 336شمارهٔ ۳۵۱: تا چند کند دست تو با زلف تو بازی 337شمارهٔ ۳۵۲: رفته از ما و تو منی و توئی 338شمارهٔ ۳۵۳: هی خویش بیارای و خر خویش بیارای 339شمارهٔ ۳۵۴: تو با لب نمکین از چه قند گفتاری 340شمارهٔ ۳۵۵: در ده قدح باده که با زخم فراقی 341شمارهٔ ۳۵۶: چه خوش بود که شبی در کنار من خسبی 342شمارهٔ ۳۵۷: تا لاله صفت جانا گلگونه قبا کردی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ