به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

میرزا حبیب خراسانی

میرزا حبیب خراسانیغزل هاشمارهٔ ۶۳: ای مغبچه کو ره خرابات

600عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای مغبچه کو ره خرابات
تا باز رهم از این خرافات
از شاهی عرصه گاه شطرنج
صد بار نکوتر ار شوم مات
ای پیر خرد ره رهائی
دانی تو که چیست زین مخافات
یک جرعه می کرم کن ای پیر
بیزار شدم از این کرامات
در صومعه نیم عمر شد فوت
از میکده جو قضای مافات
مردانه کرامتی کن ای پیر
تاخیر مکن که هست آفات
این هستی عاریت رها کن
بیزار شو از حیات اموات
نابود کن این وجود بی بود
تا نفی زنفی گردد اثبات

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۲: مطرب امروز مگر نغمه سرائی دگر است 2شمارهٔ ۶۳: ای مغبچه کو ره خرابات 3شمارهٔ ۶۴: از هیچ دری حاجت درویش روا نیست 4شمارهٔ ۶۵: خانه گه تاریک و گاهی روشن است 5شمارهٔ ۶۶: هر سر که بسودای طلب باختنی نیست 6شمارهٔ ۶۷: امروز جمال تو طرح دگر افتاده است 7شمارهٔ ۶۸: یک امشبی که توئی در برابرم سرمست 8شمارهٔ ۶۹: سلیمان را جز این تن اهرمن نیست 9شمارهٔ ۷۰: این خرمن هستی که بجز سوختنی نیست 10شمارهٔ ۷۱: فلک از سینه ما دود آهی است 11شمارهٔ ۷۲: کار ما باز مشکل افتاده است 12شمارهٔ ۷۳: این نفس بداندیش بفرمان شدنی نیست 13شمارهٔ ۷۴: از شیخ بپرسید گر از اهل کتاب است 14شمارهٔ ۷۵: با دوستان ثشسته چه جای ملامت است 15شمارهٔ ۷۶: در میان عاشق و معشوق رازی دیگر است 16شمارهٔ ۷۷: شکسته زلف یکی ترک مست یار منست 17شمارهٔ ۷۸: در حجاب خرقه و دستار، مستی خوشتر ا ...18شمارهٔ ۷۹: در محفل اغیار همه غنج و دلال است 19شمارهٔ ۸۰: این خانه که پیوسته در او جوش و خرو ...20شمارهٔ ۸۱: دلم در سینه چون ساغر بجوش است 21شمارهٔ ۸۲: ما روی بمیخانه و زاهد بحجاز است 22شمارهٔ ۸۳: آب بودم صحبت آذر گلابم کرده است 23شمارهٔ ۸۴: شه وجود عجب قاصدی فرستاده است 24شمارهٔ ۸۵: دستار تو ای شیخ که صد حلقه فزون اس ...25شمارهٔ ۸۶: بکیش زاهدان گرمی حرام است 26شمارهٔ ۸۷: زمامم در کف پیری فقیر است 27شمارهٔ ۸۸: من که بی پیمانه مستم حاجت پیمانه ن ...28شمارهٔ ۸۹: چون باده بجام است همه کار بکام است 29شمارهٔ ۹۰: گر خدای سپهر یار من است 30شمارهٔ ۹۱: دل عاشق که نازکتر زجام است 31شمارهٔ ۹۲: دوستان نوبت سپیده دم است 32شمارهٔ ۹۳: ایخواجه شنیدم که لبت کان نبات است 33شمارهٔ ۹۴: شد وقت سحر چشم تو تا چند بخواب است 34شمارهٔ ۹۵: آن جامه بر آن بدن چه زیباست 35شمارهٔ ۹۶: عشق است که اندر دو جهان راه نجات ا ...36شمارهٔ ۹۷: کس نیست که از لعل تو دشنام شنیده ا ...37شمارهٔ ۹۸: از زلف سیاهت که همه چین و شکنج است 38شمارهٔ ۹۹: نوبت عشرت است و وقت صبوح 39شمارهٔ ۱۰۰: تو را مسجد مرا میخانه ای شیخ 40شمارهٔ ۱۰۱: قدم بگذار و از ما بگذر ای شیخ 41شمارهٔ ۱۰۲: روز بحث از رساله دارد شیخ 42شمارهٔ ۱۰۳: بکوی میفروشم بار دادند 43شمارهٔ ۱۰۴: شیخ است و حلقه بر در خمار میزند 44شمارهٔ ۱۰۵: بخت اگر یاری کند دلدار دلداری کند 45شمارهٔ ۱۰۶: دو چشم مست تو کز خواب ناز برخیزد 46شمارهٔ ۱۰۷: دیشب مغی از خانه خمار برآمد 47شمارهٔ ۱۰۸: نام مه گل را مه خرداد نهادند 48شمارهٔ ۱۰۹: زاهدی از صومعه بیزار شد 49شمارهٔ ۱۱۰: افسانه بد مستی ما دوش سمر شد 50شمارهٔ ۱۱۱: تا می بکیش زاهد و مفتی حرام شد 51شمارهٔ ۱۱۲: شیخناشب تا سحر مست و خراب از باده ...52شمارهٔ ۱۱۳: موج زد اشکی و ما را آب برد 53شمارهٔ ۱۱۴: دم زد لبی از شکوه، نیش نام نهادند 54شمارهٔ ۱۱۵: در ازل باده کشان چون گل پیمانه زد ...55شمارهٔ ۱۱۶: شیخنا افتان و خیزان بر در میخانه ...56شمارهٔ ۱۱۷: گفتم از لعل لبت یک بوسه، گفت آری ...57شمارهٔ ۱۱۸: ز گیسویت سخن با شانه گفتند 58شمارهٔ ۱۱۹: ترک من سبزه گرد لب دارد 59شمارهٔ ۱۲۰: کاوس کیانی که کیش نام نهادند 60شمارهٔ ۱۲۱: کارم از عشق بسی مشکل و دشوار بود 61شمارهٔ ۱۲۲: رفته سه سال تا مه خرداد 62شمارهٔ ۱۲۳: شیخ و زاهد را خمیر از سبحه صد دان ...63شمارهٔ ۱۲۴: پسته گر چون لعل جانبخش تو خندانی ...64شمارهٔ ۱۲۵: گفتمش هندوی زلفت، گفت طراری کند 65شمارهٔ ۱۲۶: من در این صحرا نهادم پا که نخجیرم ...66شمارهٔ ۱۲۷: چه بازی دوش در میخانه کردند 67شمارهٔ ۱۲۸: دمبدم عمر میرود بر باد 68شمارهٔ ۱۲۹: دست ساقی دوش در محفل درخت طور بود 69شمارهٔ ۱۳۰: یاد آنروزیکه کس را ره در این محضر ...70شمارهٔ ۱۳۱: هر کسی در جهان غمی دارد 71شمارهٔ ۱۳۲: ابر اندک ترشحی دارد 72شمارهٔ ۱۳۳: گاهی سخن از عشق بگوئید بگوئید 73شمارهٔ ۱۳۴: تا چند از این خاک بمیرید و بزائید 74شمارهٔ ۱۳۵: شیخنا خیزو برون آی ز خود گامی چند 75شمارهٔ ۱۳۶: ساقی سخن ز مشعله طور می کند 76شمارهٔ ۱۳۷: خوشا دردی که درمانی ندارد 77شمارهٔ ۱۳۸: شب دوشین که روز فرهی بود 78شمارهٔ ۱۳۹: مهرش از دل مگو بدر نرود 79شمارهٔ ۱۴۰: قاصد آمد سحرگه از بغداد 80شمارهٔ ۱۴۱: می زدن در بزم نادانان ز نادانی بو ...81شمارهٔ ۱۴۲: شیخ و زاهد گر مرا مردود و کافر گف ...82شمارهٔ ۱۴۳: معاشران قدح نوش اگر صواب کنند 83شمارهٔ ۱۴۴: نیست جز عشق را رکوع و سجود 84شمارهٔ ۱۴۵: ایخوش آنروزیکه شمعی بود و پروانه ...85شمارهٔ ۱۴۶: هیچ می گوئی مراد دلداده ای دیوانه ...86شمارهٔ ۱۴۷: این پایه که عقل و هنرش نام نهادند 87شمارهٔ ۱۴۸: حق بمن بنده چشم روشن داد 88شمارهٔ ۱۴۹: این سنگ جز بلطف تو گوهر نمی شود 89شمارهٔ ۱۵۰: خوشا کاین خانه را ویرانه سازند 90شمارهٔ ۱۵۱: پیر مغان گناه مرا گر ثواب کرد 91شمارهٔ ۱۵۲: کفر زلف تو عرض ایمان کرد 92شمارهٔ ۱۵۳: صبح است و صبوح است بیائید بیائید 93شمارهٔ ۱۵۴: میزند روز و شب جرس فریاد 94شمارهٔ ۱۵۵: بیا که طره تو میل شور و شر دارد 95شمارهٔ ۱۵۶: بنده گر سر بر آستان باشد 96شمارهٔ ۱۵۷: هر دم بشارتهای دل از هاتف جان می ...97شمارهٔ ۱۵۸: آزار تو ایدوست دل آزار نباشد 98شمارهٔ ۱۵۹: حلقه بر هر در زدم دیدم در میخانه ...99شمارهٔ ۱۶۰: شاهدی مستانه آمد زاهدی مستور شد 100شمارهٔ ۱۶۱: ترکیم سحرگاهان، در بستر خواب آمد 101شمارهٔ ۱۶۲: ساقی امشب گوئیا زردشت پیغمبر بود 102شمارهٔ ۱۶۳: هردم بشارتهای جان، از هاتف دل میر ...103شمارهٔ ۱۶۴: عمر برآمد مرا به نیمه هفتاد 104شمارهٔ ۱۶۵: بنقد حال شدم خاک هر چه بادا باد 105شمارهٔ ۱۶۶: ترکم امشب بسرا بیخود و مدهوش آمد 106شمارهٔ ۱۶۷: هر که امروز فکر فردا کرد 107شمارهٔ ۱۶۸: خوشا شراب و جوانی و می ببانگ سرود 108شمارهٔ ۱۶۹: بنویس نامه گر رقم قتل ما بود 109شمارهٔ ۱۷۰: مثال مومن از مزمار گفتند 110شمارهٔ ۱۷۱: باغ را نوبت نشور آمد 111شمارهٔ ۱۷۲: تیره شد گیتی و هنگام طرب باز آمد 112شمارهٔ ۱۷۳: آمد مه خورداد که در غم نتوان بود 113شمارهٔ ۱۷۴: حرف ما با تو شب دوش چه بود 114شمارهٔ ۱۷۵: دوش ترک مست ما با طره آشفته بود 115شمارهٔ ۱۷۶: کفر زلف تو دگر باره مسلمانم کرد 116شمارهٔ ۱۷۷: چشم مست تو مگر باز چه در سر دارد 117شمارهٔ ۱۷۸: لطف تو سنگ را بنظر گوهر آورد 118شمارهٔ ۱۷۹: این همه آشوب و غوغا بر سر کوی تو ...119شمارهٔ ۱۸۰: نگینی گر بدست جم نباشد 120شمارهٔ ۱۸۱: باده نوشان بیخود از جام تواند 121شمارهٔ ۱۸۲: بهار شد که جهان خرمی ز سر گیرد 122شمارهٔ ۱۸۳: عشق آمد و یکباره ز خود بی خبرش کر ...123شمارهٔ ۱۸۴: میرود نیسان و میآید ایار 124شمارهٔ ۱۸۵: نبیند روی لیلی کس در این دار 125شمارهٔ ۱۸۶: بر چهره تو طره پیراسته خوشتر 126شمارهٔ ۱۸۷: الا تا کی حدیث از عمر و عمار 127شمارهٔ ۱۸۸: ای گشته یک امروز تو از محفل ما دو ...128شمارهٔ ۱۸۹: در دشت مرو بصید نخجیر 129شمارهٔ ۱۹۰: چه خوش است آنکه شبی از سر شب تا ب ...130شمارهٔ ۱۹۱: بر خیز که خاست باد شبگیر 131شمارهٔ ۱۹۲: خواجه در آرزوی عمر دراز 132شمارهٔ ۱۹۳: شوریست عجب در سر شوریده سران باز 133شمارهٔ ۱۹۴: بر وی درازتر شود این آرزو و آز 134شمارهٔ ۱۹۵: زان طره در هم دل آویز 135شمارهٔ ۱۹۶: گوهر خود را هویدا کن کمال اینست و ...136شمارهٔ ۱۹۷: خروس صبح زد سبوح و قدوس 137شمارهٔ ۱۹۸: نوبتی صبح فرو کوفت کوس 138شمارهٔ ۱۹۹: نه درد جوی و نه اندر هوای درمان ب ...139شمارهٔ ۲۰۰: گفته بودی کز پریشانی شدم چون موی ...140شمارهٔ ۲۰۱: حلقه در گوش چو دف چنگ صفت سر در پ ...141شمارهٔ ۲۰۲: دل نبندی بچرخ و دورانش 142شمارهٔ ۲۰۳: بدستم افتد اگر باز زلف پر شکنش 143شمارهٔ ۲۰۴: ای آفت جان و فتنه هوش 144شمارهٔ ۲۰۵: تو خواجه ای و منت جون غلام حلقه ب ...145شمارهٔ ۲۰۶: هر چه آید ز رنج و راحت پیش 146شمارهٔ ۲۰۷: گر دماغت تر نشد ای شیخ شهر از جام ...147شمارهٔ ۲۰۸: چون گریزد شیخ شهر از نام عشق 148شمارهٔ ۲۰۹: نزند دم فلک بجز دم عشق 149شمارهٔ ۲۱۰: باز رسید از یمن، نفخه زحمن عشق 150شمارهٔ ۲۱۱: نیمه از خاک و نیمه از افلاک 151شمارهٔ ۲۱۲: رفت از عمرم ای پسر چل سال 152شمارهٔ ۲۱۳: چند از این ترهات بیحاصل 153شمارهٔ ۲۱۴: هر روز بدیدار تو آیم ز در دل 154شمارهٔ ۲۱۵: هر چه در قرآن خدا فرموده از خمرو ...155شمارهٔ ۲۱۶: شکرلله که شدی باخبر از عالم دل 156شمارهٔ ۲۱۷: این خواجه گر رهد ز غم و حسرت اجل 157شمارهٔ ۲۱۸: گرد لعل دلفریبت کرده منزل تیره خا ...158شمارهٔ ۲۱۹: میرود اندیشه عشق تو چون جان در تن ...159شمارهٔ ۲۲۰: هان و هان ای بهار فضل و کمال 160شمارهٔ ۲۲۱: امشب بدر پیر مغان ولوله داریم 161شمارهٔ ۲۲۲: چنان دیوانه و بیهوش و مستم 162شمارهٔ ۲۲۳: بخاطر از کسی باری ندارم 163شمارهٔ ۲۲۴: افتد که شبی از کف تو جام ستانیم 164شمارهٔ ۲۲۵: ما بپای خم می سر بشکنیم 165شمارهٔ ۲۲۶: مستانه باز تا در میخانه میروم 166شمارهٔ ۲۲۷: تا بکی همراهی این عقل سرگردان کنم 167شمارهٔ ۲۲۸: نیمه هشیاریم و یک نیم دگر مستانه ...168شمارهٔ ۲۲۹: خداوندا عجب شوریده رائیم 169شمارهٔ ۲۳۰: بجرم آنکه تو خون کرده ای دل ما را 170شمارهٔ ۲۳۱: بنده ام بنده ولی بیخردم 171شمارهٔ ۲۳۲: در این خرمن گدائی خوشه چینم 172شمارهٔ ۲۳۳: دوش دو بهره نرفته ز شبم 173شمارهٔ ۲۳۴: ما بیخودان مست که رند و قلندریم 174شمارهٔ ۲۳۵: در رود کنگ دره تنگی گرفته ایم 175شمارهٔ ۲۳۶: ای خواجه با تو من سخنی مختصر کنم 176شمارهٔ ۲۳۷: گر تو می در خواب خوردی، ما به بید ...177شمارهٔ ۲۳۸: زر چه باشد که نثار کف پای تو کنم 178شمارهٔ ۲۳۹: بتقریبی ز ما گاهی ببر نام 179شمارهٔ ۲۴۰: یک بوسه زلعل لب دلجوی تو خواهم 180شمارهٔ ۲۴۱: ما راز نهانیم که در قلب جهانیم 181شمارهٔ ۲۴۲: از قول دوست ما بیکی مرحبا خوشیم 182شمارهٔ ۲۴۳: چون شود سردی فزون کار می و ساغر ک ...183شمارهٔ ۲۴۴: بتی شیرین لب اما ترشروی و تند خو ...184شمارهٔ ۲۴۵: باده پیش آر که ما گوش بغوغا ندهیم 185شمارهٔ ۲۴۶: با سبوی میفروشان دست بیعت داده ای ...186شمارهٔ ۲۴۷: ما قدح جز زکف شاهد صادق نزنیم 187شمارهٔ ۲۴۸: گر میخری شکسته تو خود ما شکسته ای ...188شمارهٔ ۲۴۹: من بجز کار می و ساقی و ساغر نکنم 189شمارهٔ ۲۵۰: بار دیگر یارجویان بر در دیار آمدی ...190شمارهٔ ۲۵۱: ما بدین درگه بامید گدائی آمدیم 191شمارهٔ ۲۵۲: بیا که روی سوی کوی میفروش کنیم 192شمارهٔ ۲۵۳: بیا یکدم بگرد دل بر آئیم 193شمارهٔ ۲۵۴: از باده دوش سخت مخمورم 194شمارهٔ ۲۵۵: دیشب بیاد چشم تو بیدار بوده ایم 195شمارهٔ ۲۵۶: ز آبادی بویرانی رسیدیم 196شمارهٔ ۲۵۷: بر آن سرم که بکوی مغان سرای کنم 197شمارهٔ ۲۵۸: بر در میخانه امشب بزم نو آئین کنم 198شمارهٔ ۲۵۹: روزی فتد آخر که من این دام ببرم 199شمارهٔ ۲۶۰: من بشیشه درون پری دارم 200شمارهٔ ۲۶۱: ما فرو مانده در این ره به نخستین ...201شمارهٔ ۲۶۲: با خراباتیان رهی دارم 202شمارهٔ ۲۶۳: دلی از نازکی چون شیشه دارم 203شمارهٔ ۲۶۴: بگشای در خانه که نره گدائیم 204شمارهٔ ۲۶۵: خیز تا رخت از این کوی بیکسوی کنیم 205شمارهٔ ۲۶۶: من صراحی بزیر کش دارم 206شمارهٔ ۲۶۷: خیز ای همدم که یکدم ناله و زاری ک ...207شمارهٔ ۲۶۸: من پرستار روی و موی توام 208شمارهٔ ۲۶۹: باز از دل شیدائی، شوریده سری دارم 209شمارهٔ ۲۷۰: ما فاطمیان سید عالی نسبستیم 210شمارهٔ ۲۷۱: رفتی و رخ خوب تر اسیر ندیدیم 211شمارهٔ ۲۷۲: در کوی دوست با غم و باشیون آمدیم 212شمارهٔ ۲۷۳: خیال جنت الماوی نداریم 213شمارهٔ ۲۷۴: اگر بگسستی از ما، غم نداریم 214شمارهٔ ۲۷۵: یک نیمه دل را به جمال تو سپردیم 215شمارهٔ ۲۷۶: خیز ای بت شنگول و بده باده که مست ...216شمارهٔ ۲۷۷: ای بار خدا ره بسوی خویش نمایم 217شمارهٔ ۲۷۸: ز لعل دلکشت ای یارجانی مطلبی دارم 218شمارهٔ ۲۷۹: شبی که تنگ لبت را چو جان ببر گیرم 219شمارهٔ ۲۸۰: ایکاش که چون موی ابر روی تو افتم 220شمارهٔ ۲۸۱: با سر زلف پریش تو کشاکش دارم 221شمارهٔ ۲۸۲: ما چرا سخت در این حلقه گرفتار شدی ...222شمارهٔ ۲۸۳: دیوانه ام دیوانه ام 223شمارهٔ ۲۸۴: ما بسی مرحله دور و دراز آمده ایم 224شمارهٔ ۲۸۵: تشویش بدو زشت و کم و بیش نداریم 225شمارهٔ ۲۸۶: برخیز که گرد دل درویش برآئیم 226شمارهٔ ۲۸۷: خیز که تا بر در دل ره کنیم 227شمارهٔ ۲۸۸: سبحه را دیشب بشیخ شهر بردم ارمغان 228شمارهٔ ۲۸۹: نز خدایم میتوان بگریختن 229شمارهٔ ۲۹۰: گر نیستی از عاشقان از عاشقی افسان ...230شمارهٔ ۲۹۱: بنده را سر بر آستان بودن 231شمارهٔ ۲۹۲: جان و تن را بعشق سودا کن 232شمارهٔ ۲۹۳: ترکانه سحر تاخته آمد بسر من 233شمارهٔ ۲۹۴: وقت سحر آمد اهل ترتیب سحر کن 234شمارهٔ ۲۹۵: شب آمد جام می را مرحبا کن 235شمارهٔ ۲۹۶: خاتم از دست اهرمن بستان 236شمارهٔ ۲۹۷: در دل ویران خیال رای تو مهمان 237شمارهٔ ۲۹۸: روز و شب بیهده با اختر خود جنگ مک ...238شمارهٔ ۲۹۹: خدای جهان در جهان جهان 239شمارهٔ ۳۰۰: عیب دانشور بود با ناکسان صهبا زدن 240شمارهٔ ۳۰۱: رخ است آن یا چمن یا باغ نسرین 241شمارهٔ ۳۰۲: آن لعل لب و دهان خندان 242شمارهٔ ۳۰۳: بچنگ دیو اسیرم بدست غول زبون 243شمارهٔ ۳۰۴: روز ابر و ترشح باران 244شمارهٔ ۳۰۵: نمیدانم چه کردی با دل من 245شمارهٔ ۳۰۶: ای دشمن جان من و ای خیره تن من 246شمارهٔ ۳۰۷: عید شد باده مغانه بزن 247شمارهٔ ۳۰۸: کس را مسنج جز بترازوی خویشتن 248شمارهٔ ۳۰۹: چندانکه زیم با دل آسوده زیم من 249شمارهٔ ۳۱۰: نکرده ای ببر ای سرو جامه گلگون 250شمارهٔ ۳۱۱: در کفت دارم، دلی خارش بکن رارش بک ...251شمارهٔ ۳۱۲: امروز امیر در میخانه توئی تو 252شمارهٔ ۳۱۳: می نخوردی سخن از باده و از جام بگ ...253شمارهٔ ۳۱۴: سر تا بقدم ترک منا، جان و دلی تو 254شمارهٔ ۳۱۵: مبر در پیش زاهد نام باده 255شمارهٔ ۳۱۶: آن مست ببین بی خبر از خویش فتاده 256شمارهٔ ۳۱۷: ندارم توشه ای از بهر این ره 257شمارهٔ ۳۱۸: چهره را رنگی بده آبی بده 258شمارهٔ ۳۱۹: من بدین کهنه دلق و کهنه کلاه 259شمارهٔ ۳۲۰: ایشیخ جز این خرقه و دستار چه داری 260شمارهٔ ۳۲۱: زلفکا چند حیله ساز کنی 261شمارهٔ ۳۲۲: تن همه زشتی و بدی یارجلاخذبیدی 262شمارهٔ ۳۲۳: شیخنا بگذر از توئی و منی 263شمارهٔ ۳۲۴: این طره پر چین که شکن در شکن استی 264شمارهٔ ۳۲۵: هر جا سخن از شکر و قند و عسل استی 265شمارهٔ ۳۲۶: ای خواجه شنیدستم زین کوچه رهی دار ...266شمارهٔ ۳۲۷: سخن بگوی که شیرین لب و شکردهنی 267شمارهٔ ۳۲۸: قربان مقدمت که ببزم من آمدی 268شمارهٔ ۳۲۹: گر تلخ کنی و گر ترش روی 269شمارهٔ ۳۳۰: با رقیبان سر سفر داری 270شمارهٔ ۳۳۱: چون شود با ما اگر رسم ستم کمتر کن ...271شمارهٔ ۳۳۲: شنیدستم که با یاری نهانی 272شمارهٔ ۳۳۳: از فکرت و اندیشه در آزار چرائی 273شمارهٔ ۳۳۴: ترک من نیمه شب از در با چراغ آید ...274شمارهٔ ۳۳۵: ترک بدخوی جفا جوی بلا بالا توئی 275شمارهٔ ۳۳۶: چرا میل دل آزاری نداری 276شمارهٔ ۳۳۷: اگر یک جرعه می در شیشه داری 277شمارهٔ ۳۳۸: رفتم بدر پیر خرابات تو بودی 278شمارهٔ ۳۳۹: هر که را در ره طلب بینی 279شمارهٔ ۳۴۰: بده ایساقی بزم آنقدح هوش زدای 280شمارهٔ ۳۴۱: آشکارا، روز طعن و لعن زندان میکنی 281شمارهٔ ۳۴۲: امروز مرا جام ز باده تهی استی 282شمارهٔ ۳۴۳: تو از عالم جز این یکدم نداری 283شمارهٔ ۳۴۴: رهم در بزم جان و دل تو دادی 284شمارهٔ ۳۴۵: شنیده ام که تو ای خواجه کیمیا دار ...285شمارهٔ ۳۴۶: ای تیره تن ما که بجان دشمن مائی 286شمارهٔ ۳۴۷: یک امشبی که تو آسوده در کنار منی 287شمارهٔ ۳۴۸: خواهی از حرف بد اندیش سلامت باشی 288شمارهٔ ۳۴۹: امشب که منم با تو در اینخانه خالی 289شمارهٔ ۳۵۰: بجان دشمن بغیر تن نداری 290شمارهٔ ۳۵۱: تا چند کند دست تو با زلف تو بازی 291شمارهٔ ۳۵۲: رفته از ما و تو منی و توئی 292شمارهٔ ۳۵۳: هی خویش بیارای و خر خویش بیارای 293شمارهٔ ۳۵۴: تو با لب نمکین از چه قند گفتاری 294شمارهٔ ۳۵۵: در ده قدح باده که با زخم فراقی 295شمارهٔ ۳۵۶: چه خوش بود که شبی در کنار من خسبی 296شمارهٔ ۳۵۷: تا لاله صفت جانا گلگونه قبا کردی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ