به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانیغزل هاشمارهٔ ۲۶: گر سر انکار قتل چون منی دارد زننگ

1860عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گر سر انکار قتل چون منی دارد زننگ
به که در محشر گواه خود کند قاتل مرا
ضعفم افزون باد یا رب در شب هجران (سحاب)
زآنکه فارغ کرد از این افغان بیحاصل مرا
بیش از اینم طاقت بیداد نبود چون کنم
گه از جورش رهاند خسرو عادل مرا
شه نشان فتحعلی شاه آنکه بنوازد (سحاب)
با هزاران جرم باز از رحمت شامل مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۵: ماند آخر حسرت دیدار او در دل مرا 2شمارهٔ ۲۶: گر سر انکار قتل چون منی دارد زننگ 3شمارهٔ ۲۷: گر نخواهم که به فرمان دل آرم جان ر ...4شمارهٔ ۲۸: صحبت اغیار داد ره به دلش کینه را 5شمارهٔ ۲۹: تا این دل دیوانه بود عاقله ی ما 6شمارهٔ ۳۰: ساقیا تا کی غم دوران گدازد تن مرا؟7شمارهٔ ۳۱: سوزد هزار شمع به بیت الحزن مرا 8شمارهٔ ۳۲: گردون مباد آن که بیایی به خواب ما 9شمارهٔ ۳۳: چه منتی پر و بال شکسته بر سر ما 10شمارهٔ ۳۴: رقیب یافته در کوی یار بار امشب 11شمارهٔ ۳۵: کرده روی خود به خون دل خضاب 12شمارهٔ ۳۶: یا مرگ یا وصال ای کاش عنقریب 13شمارهٔ ۳۷: روز و شب می نالم از بخت بد و چشم پ ...14شمارهٔ ۳۸: بختم به خواب کرد ز وصل تو کامیاب 15شمارهٔ ۳۹: کامم اگر طلب کنی یک رهم از وفا طلب 16شمارهٔ ۴۰: از آب و اشک ای لبت از خوی می در آب 17شمارهٔ ۴۱: گر خرد سنجد مه روی تو را با آفتاب 18شمارهٔ ۴۲: روز آن را که سیه گشت ز چشم سیهت 19شمارهٔ ۴۳: ز خشم و جنگ تو جان بس ملول و دلتنگ ...20شمارهٔ ۴۴: در خواب هم ز وصل تو کس کامیاب نیست 21شمارهٔ ۴۵: گویند که در شرع نبی باده حرام است 22شمارهٔ ۴۶: تا به کی باشد به بزم غیر یا در کوی ...23شمارهٔ ۴۷: از زلف و رخت روز و شبم تیره و تار ...24شمارهٔ ۴۸: در ره عشق اختیار از دست رفت 25شمارهٔ ۴۹: چون یوسف من گر به نکوئی پسری داشت 26شمارهٔ ۵۰: بسکه در عهدت به ما بیداد رفت 27شمارهٔ ۵۱: چه عجب گر دلم از عشق تو در تاب و ت ...28شمارهٔ ۵۲: به بزم ای زاهد اینک می سبیل است 29شمارهٔ ۵۳: ندارد تحفه ی جان گر حقارت 30شمارهٔ ۵۴: مرا طاقت پرو غم اندکی نیست 31شمارهٔ ۵۵: دو عقیقت دو چشمه ی نوش است 32شمارهٔ ۵۶: اگر این روزگار و این زمانه است 33شمارهٔ ۵۷: در حریم وصل تو از رشک کارم مشکل اس ...34شمارهٔ ۵۸: چون خیال او زجان مهجور نیست 35شمارهٔ ۵۹: فغان زاغ درین باغ با هزار یکی است 36شمارهٔ ۶۰: سویش ره آمد شد هر بوالهوسی نیست 37شمارهٔ ۶۱: به کوی یار مرا جور آسمان نگذاشت 38شمارهٔ ۶۲: آنکه بی غم نه یک زمان دل ماست 39شمارهٔ ۶۳: مدار امید وفا از دلی که کین دانست 40شمارهٔ ۶۴: مدعی بی تو در بلای من است 41شمارهٔ ۶۵: جز دام توام شکر که جای دگری نیست 42شمارهٔ ۶۶: تا زهر صید نه در دام تو غوغایی هست 43شمارهٔ ۶۷: نه همین کوی تو از لوث رقیبان پاک ن ...44شمارهٔ ۶۸: با آنکه هیچ میل کسی در دل تو نیست 45شمارهٔ ۶۹: خوش آنکه چشم تو گاهی بمن نگاهی داش ...46شمارهٔ ۷۰: گفتی دل از قفای نکویان کدام رفت 47شمارهٔ ۷۱: آن چه شمعی است فروزنده رخ یار من ا ...48شمارهٔ ۷۲: تا صحبت یار دلنواز است 49شمارهٔ ۷۳: بگذشت زجان هر کس و از آن سر کو رفت 50شمارهٔ ۷۴: زاهل امتحان کس در میان نیست 51شمارهٔ ۷۵: پایان شب هجر تو خواهم پی حاجات 52شمارهٔ ۷۶: چو حاصل است ترا وصل یار حور سرشت 53شمارهٔ ۷۷: بر سر رحم آسمان و یار به کین است 54شمارهٔ ۷۸: داد چو بر زلف سمن سا شکست 55شمارهٔ ۷۹: با غیر ز می پر است جامت 56شمارهٔ ۸۰: در دلم خار غم خلیده ی اوست 57شمارهٔ ۸۱: گرنه یک گل چون گل روی تو در گلزار ...58شمارهٔ ۸۲: روشن از شعله ی دل عارض جانانه ی ما ...59شمارهٔ ۸۳: یاری مخواه از آن که به ما سازگار ن ...60شمارهٔ ۸۴: بدامگاه غمت دل فتاده و شاد است 61شمارهٔ ۸۵: امشب آن شمع شب افروز به کاشانه ی ک ...62شمارهٔ ۸۶: خوش دولتی است وصل تو نعمت حیات 63شمارهٔ ۸۷: درین زمانه به هر گوشه بی زبانی هست 64شمارهٔ ۸۸: جان کیست ندانم که در این شهر برایت 65شمارهٔ ۸۹: چسان سراغ تو گیرم ز خلق من که برای ...66شمارهٔ ۹۰: ز جور یار و گردون دل غمین است 67شمارهٔ ۹۱: در بساط عاشقی از عشق غیر از نام نی ...68شمارهٔ ۹۲: اشک من مانع آه سحری نیست که نیست 69شمارهٔ ۹۳: آنرا که زهجر دردناک است 70شمارهٔ ۹۴: همین نه غیر رخ یار دید و هیچ نگفت 71شمارهٔ ۹۵: حکایت لب شیرین عبارتت به عبارت 72شمارهٔ ۹۶: آن دل آرام که دل آینه دار رخ اوست 73شمارهٔ ۹۷: عشق جانان را به جز ویرانه ی دل خان ...74شمارهٔ ۹۸: خطا نکرده بود روزم از تو تار عبث 75شمارهٔ ۹۹: به غیر مرگ که دور از توام به آن مح ...76شمارهٔ ۱۰۰: آنرا که درد عشق تو ره یافت در مزا ...77شمارهٔ ۱۰۱: هر که را در کیش او نهی است راح 78شمارهٔ ۱۰۲: ز صاف راح بکش هر صباح جام صبوح 79شمارهٔ ۱۰۳: ز شیخ ما چه شماری هزار فعل قبیح؟80شمارهٔ ۱۰۴: پوشد اگر نهان نه کنی در نقاب رخ 81شمارهٔ ۱۰۵: فغان که زاغ به گلشن زبسکه شد گستا ...82شمارهٔ ۱۰۶: عشقت ز هر چه جز تو فراموشی آورد 83شمارهٔ ۱۰۷: نگیرد تا دلت در دل دری چند 84شمارهٔ ۱۰۸: هر گل که پس از مردنم از خاک بر آم ...85شمارهٔ ۱۰۹: اگر کام من سال و ماهی برآید 86شمارهٔ ۱۱۰: با چشم تر هر جا روم کآن سرو بالا ...87شمارهٔ ۱۱۱: گر یار بحالم نظری داشته باشد 88شمارهٔ ۱۱۲: میل رفتن گر از آن گوشه ی بامم باش ...89شمارهٔ ۱۱۳: دل که او بیخبر از روز سیاهش باشد 90شمارهٔ ۱۱۴: گفتی دل نا شاد تو را شاد توان کرد 91شمارهٔ ۱۱۵: زروی لطف اگر یار در کنار نشیند 92شمارهٔ ۱۱۶: ساقی بیار باده که ایام دی رسید 93شمارهٔ ۱۱۷: هر آن خصمی که با من آسمان کرد 94شمارهٔ ۱۱۸: که با آن شاه خوبان شمه ای از حال ...95شمارهٔ ۱۱۹: نیند طالب می عاشقان که خوردستند 96شمارهٔ ۱۲۰: آن شوخ را ز دوستیم تا خبر نبود 97شمارهٔ ۱۲۱: هر زمان دامن به خون بی گناهی تر ک ...98شمارهٔ ۱۲۲: دل از باد صبا ز احوال دلبر چون خب ...99شمارهٔ ۱۲۳: دم مرگ است و بازم دل بود در فکر ی ...100شمارهٔ ۱۲۴: با من فلک هزار جفا هر زمان کند 101شمارهٔ ۱۲۵: نثارت جان کنم گر زر نباشد 102شمارهٔ ۱۲۶: چو زلف بر مه رویش نقاب میگردد 103شمارهٔ ۱۲۷: سکندر آگهیش گرز لعل جانان بود 104شمارهٔ ۱۲۸: تا زحال دل من دلبر من غافل بود 105شمارهٔ ۱۲۹: چون من هر کس که از جان سیر باشد 106شمارهٔ ۱۳۰: دل اگر از غم او کار مرا مشکل کرد 107شمارهٔ ۱۳۱: هر کجا کو به چنین خط و چنان خال ر ...108شمارهٔ ۱۳۲: امیدواری من در جهان وصال تو باشد 109شمارهٔ ۱۳۳: دانی که از کیم می وصلت به جام بود 110شمارهٔ ۱۳۴: کدام تیر بلا ترکش زمانه ندارد 111شمارهٔ ۱۳۵: اگر وقت سحر در ناله ی هر کس اثر ب ...112شمارهٔ ۱۳۶: کو طاقت دیدار گرفتم که تواند 113شمارهٔ ۱۳۷: با دل آگه شدم آن شوخ ستم کاره چه ...114شمارهٔ ۱۳۸: بی بند کجا پای دل من بگذارد 115شمارهٔ ۱۳۹: بستیم لب از شکوه ی پیمان گسلی چند 116شمارهٔ ۱۴۰: هیچگه با من محنت زده بیداد نکرد 117شمارهٔ ۱۴۱: لب لعلت چو میل باده کند 118شمارهٔ ۱۴۲: از من به حذر یار هوسناک نباشد 119شمارهٔ ۱۴۳: هر جا که غمی بر دل غمگین من آمد 120شمارهٔ ۱۴۴: خواهم که کسم با خبر از راز نباشد 121شمارهٔ ۱۴۵: دل بود چو دور از در خویشم به جفا ...122شمارهٔ ۱۴۶: یکی است بیتو گرم زهر در گلو ریزند 123شمارهٔ ۱۴۷: ز روی پردگی ما چو پرده بر گیرند 124شمارهٔ ۱۴۸: دل کز اینگونه ز هجران تو خون خواه ...125شمارهٔ ۱۴۹: ما و رقیب را دل نا شاد و شاد داد 126شمارهٔ ۱۵۰: اگر زین پیش بردستم دلی بود 127شمارهٔ ۱۵۱: مرغ دل با زلف او آرام نتواست کرد 128شمارهٔ ۱۵۲: مرا مشکل گشا تا دل نباشد 129شمارهٔ ۱۵۳: سوی این زهد فروشان بگذر باری چند 130شمارهٔ ۱۵۴: بلای دل کز آن بالا بصد غم مبتلا ب ...131شمارهٔ ۱۵۵: ز آب چشم ماست کز دنبال محمل میرود ...132شمارهٔ ۱۵۶: نتوان شنید وصف رخش را و جان نداد 133شمارهٔ ۱۵۷: دانی چه بود عمر گران مایه دمی چند 134شمارهٔ ۱۵۸: اسیر زلف تو فارغ ز هر گزند شود 135شمارهٔ ۱۵۹: عنان او چو گرفتم دل از فغان افتاد 136شمارهٔ ۱۶۰: اسرار عاشقی ز دلی آشکار شد 137شمارهٔ ۱۶۱: این نه خط است که آرایش حسن تو فزو ...138شمارهٔ ۱۶۲: زین الم در دم مرگم المی بیش نباشد 139شمارهٔ ۱۶۳: خسروا صحن فلک ساحت میدان تو باد 140شمارهٔ ۱۶۴: نه من هر آن که ز ابنای انس جان دا ...141شمارهٔ ۱۶۵: بازم از وصلش به جسم ناتوان جان کی ...142شمارهٔ ۱۶۶: هر غم که جدا از دل غمگین من آمد 143شمارهٔ ۱۶۷: کی ز امتداد روز قیامت حذر کند 144شمارهٔ ۱۶۸: تو آن نئی که کسی از غمت هلاک شود 145شمارهٔ ۱۶۹: خواب راحت شد از آن دیده که سوی تو ...146شمارهٔ ۱۷۰: تا روان اشک من از دیده ی تر خواهد ...147شمارهٔ ۱۷۱: آسمان هر ستمی با من می خواره کند 148شمارهٔ ۱۷۲: اگر آگه ز خزان باد بهاری نشود 149شمارهٔ ۱۷۳: چندیست فلک را سر بیداد نباشد 150شمارهٔ ۱۷۴: روزی که از سبو به قدح باده خواستن ...151شمارهٔ ۱۷۵: آن روز که او را غم خونین کفنی بود 152شمارهٔ ۱۷۶: روی تو جان فزا لب تو دلفریب شد 153شمارهٔ ۱۷۷: دل بدرد عشق اگر چندی گرفتارت کند 154شمارهٔ ۱۷۸: گلی کز آتش غیرت گلاب می سازد 155شمارهٔ ۱۷۹: جز اینکه میل جفا و سر ستم دارد 156شمارهٔ ۱۸۰: مدعیان در پیم جمله کمین کرده اند 157شمارهٔ ۱۸۱: پیشتر کاین دل درون سینه ماوا کرده ...158شمارهٔ ۱۸۲: از دست تست باده بکامم چنان لذیذ 159شمارهٔ ۱۸۳: تنها منم نه از همه کس خاکسارتر 160شمارهٔ ۱۸۴: از بس گرفته خو بخیالت دل صبور 161شمارهٔ ۱۸۵: آورده ام بکف باز زلف نگار دیگر 162شمارهٔ ۱۸۶: کشیم بارز کویت به سوی یار دگر 163شمارهٔ ۱۸۷: بر آن سرم که دهم دل به دلنواز دگر 164شمارهٔ ۱۸۸: دلش از عشق خون به سینه نگر 165شمارهٔ ۱۸۹: مردیم و دل ز دست غمش در فغان هنوز 166شمارهٔ ۱۹۰: از عاشقی نگشته دلت مهربان هنوز 167شمارهٔ ۱۹۱: جدا کرد از منت بخت بد امروز 168شمارهٔ ۱۹۲: صباح عید صیام است ساقیا برخیز 169شمارهٔ ۱۹۳: سوی قد سرو و رخ گل چون نگرد کس 170شمارهٔ ۱۹۴: ز دوری تو نمردم همین گناهم بس 171شمارهٔ ۱۹۵: ذوقی مبادش از غم صیاد در قفس 172شمارهٔ ۱۹۶: هر که دید آن گل عارض مژه ی خون با ...173شمارهٔ ۱۹۷: تا پیر می فروش چه آمد سعادتش 174شمارهٔ ۱۹۸: آنکه می گشت سکندر به جهان در طلبش 175شمارهٔ ۱۹۹: چو پرده بر فتد از روی مهر آسایش 176شمارهٔ ۲۰۰: به راهی می کشد عشقم که پیدا نیست ...177شمارهٔ ۲۰۱: خوشا آن روزگار خوش که با من بود ی ...178شمارهٔ ۲۰۲: نه از پیوند هر آلوده دامانی بود ب ...179شمارهٔ ۲۰۳: اگر ز آمیزش اغیار نبود یار من عار ...180شمارهٔ ۲۰۴: گر خواهی ای صبا خبری خوش رسانیش 181شمارهٔ ۲۰۵: نه همین ز شرم در بر نکشیده ام هنو ...182شمارهٔ ۲۰۶: به ناکامی دهم جان چون ببینم روی گ ...183شمارهٔ ۲۰۷: ز چشم غیر پوشیدم جمالش 184شمارهٔ ۲۰۸: بس آنجا رفته بر خاک آرزویش 185شمارهٔ ۲۰۹: اگر با غیر خواهم سر گرانش 186شمارهٔ ۲۱۰: روزی که یکی شیفته آمد به کمندش 187شمارهٔ ۲۱۱: تا نئی از قید جان و تن خلاص 188شمارهٔ ۲۱۲: رود ز جانم اگر بنگرم بر آن عارض 189شمارهٔ ۲۱۳: بهر بر چیدن چو چیدند این بساط 190شمارهٔ ۲۱۴: بلبل به چمن چنان کند حظ 191شمارهٔ ۲۱۵: چون تو می خواهیم از خود به نگاهی ...192شمارهٔ ۲۱۶: یار رقیب شد به فسون یار من دریغ 193شمارهٔ ۲۱۷: ز اطراف گلستان تو روئیده خار حیف 194شمارهٔ ۲۱۸: بار در بزم وصال تو شب تار فراق 195شمارهٔ ۲۱۹: خواهد هزار زنده ز غیرت شود هلاک 196شمارهٔ ۲۲۰: زان گونه در فراق تو نومیدم از وصا ...197شمارهٔ ۲۲۱: خطت دمید و آمدی ای غمگسار دل 198شمارهٔ ۲۲۲: هر عهد به هر کسی که بستم 199شمارهٔ ۲۲۳: ایمن نباشد عاشقی در کویت از تیغ س ...200شمارهٔ ۲۲۴: از تغافل یا تو را با خویش مایل می ...201شمارهٔ ۲۲۵: گرز آن که فغانی ز دل زار برآرم 202شمارهٔ ۲۲۶: چنان در بزم غیر امشب غمین از وصل ...203شمارهٔ ۲۲۷: آمد ز درو داد به کف جام شرابم 204شمارهٔ ۲۲۸: در عشق چو باید که به ناچار بمیرم 205شمارهٔ ۲۲۹: دل صید کمند تست جان هم 206شمارهٔ ۲۳۰: خواهم اگر به کوی تو خاکی به سر کن ...207شمارهٔ ۲۳۱: بر سر نازش در آن کو با رقیبان نیس ...208شمارهٔ ۲۳۲: چو باشد آن لب میگون شراب ارغوانی ...209شمارهٔ ۲۳۳: این چه دام است ندانم که در آن افت ...210شمارهٔ ۲۳۴: خوش آنکه ره عیش به اغیار گرفتیم 211شمارهٔ ۲۳۵: به کوی می فروش افتاد راهم 212شمارهٔ ۲۳۶: چون شادی بی غم به جهان یاد ندارم 213شمارهٔ ۲۳۷: از غم عشقی کز آن آتش به جان انداخ ...214شمارهٔ ۲۳۸: روز جزا چون ادعای جان ناقابل کنم 215شمارهٔ ۲۳۹: چه غم گر در بهاری بوسه ی او نقد ج ...216شمارهٔ ۲۴۰: دل که پیش دوست گوید خون شدم 217شمارهٔ ۲۴۱: به خاک پاکم کنید چندی فغان و غوغا ...218شمارهٔ ۲۴۲: در هجر تو پروای دل زار ندارم 219شمارهٔ ۲۴۳: پیش از این باری اگر در بزم یاری د ...220شمارهٔ ۲۴۴: کجا اندیشه از چشم بد ایام میکردم؟221شمارهٔ ۲۴۵: چه غم که ریخته شد بال و پر ز سنگ ...222شمارهٔ ۲۴۶: نیم جانی بود تا جا بود در میخانه ...223شمارهٔ ۲۴۷: کی شکایت از دل بی رحم دلبر داشتم؟224شمارهٔ ۲۴۸: گله تا حشر اگر زیار کنم 225شمارهٔ ۲۴۹: مپندار نا شادی یار دارم 226شمارهٔ ۲۵۰: باز بر درگهت ای مایه ی ناز آمده ا ...227شمارهٔ ۲۵۱: هرگز نیافت کس اثری در ترانه ام 228شمارهٔ ۲۵۲: گر چه در باغ سر کوی تو ای گل خارم 229شمارهٔ ۲۵۳: گفتم از وصلش علاج درد روزافزون کن ...230شمارهٔ ۲۵۴: عمری امید وفا و مهر از آن دل داشت ...231شمارهٔ ۲۵۵: به زیر تیغ از بس جان خود قابل نمی ...232شمارهٔ ۲۵۶: چو فکر کوتهی عمر ای پسر کردم 233شمارهٔ ۲۵۷: پیغام تو را گر همه دل بود بریدم 234شمارهٔ ۲۵۸: چون نیست بدل قوت فریاد گرفتم 235شمارهٔ ۲۵۹: کشم ار جور ازو باز وفا می خواهم 236شمارهٔ ۲۶۰: جز خانه ی دل منزل جانانه ندانم 237شمارهٔ ۲۶۱: چه غم گر در برش مهر خموشی بر دهن ...238شمارهٔ ۲۶۲: با خیالت به مراد دل خود در سخنم 239شمارهٔ ۲۶۳: تا برده سیه کاری زلف تو زراهم 240شمارهٔ ۲۶۴: گر قصه ای از زلف چو چوگان تو آرم 241شمارهٔ ۲۶۵: به روی غیر چو نگذاریم که در بندم 242شمارهٔ ۲۶۶: در خیال تو به افتاده است دل از با ...243شمارهٔ ۲۶۷: پنهان ز مدعی به کناری گرفته ایم 244شمارهٔ ۲۶۸: امید مهر به هر کس که بود جز تو گس ...245شمارهٔ ۲۶۹: دل شد از دست و به راه طلبش آنچه د ...246شمارهٔ ۲۷۰: از دست دادخواه اگر این است آه من 247شمارهٔ ۲۷۱: کاش اکنون که به کوی تو بود منزل م ...248شمارهٔ ۲۷۲: چندید عتاب و ناز نخواهد هلاک من 249شمارهٔ ۲۷۳: رخ یاران دو زلف تیره پوشیدند از ی ...250شمارهٔ ۲۷۴: نرسد تیر تو بر پیکر من 251شمارهٔ ۲۷۵: گل گلزار گر از آب وگل آید بیرون 252شمارهٔ ۲۷۶: آه که آخر نماند ای بت دمساز من 253شمارهٔ ۲۷۷: با جفا جوی او مشکل شود دمساز من 254شمارهٔ ۲۷۸: مدعی را کرد یار خویشتن 255شمارهٔ ۲۷۹: همین تا از نگاهی بی قرارم میتوان ...256شمارهٔ ۲۸۰: به زلف او همه دلهای دل فگاران بین 257شمارهٔ ۲۸۱: ز خاک کویش ای دل گاهگاهی دیده روش ...258شمارهٔ ۲۸۲: کس نگفت ای دل به این لیلی و شان ن ...259شمارهٔ ۲۸۳: چند خونش رود از دیده ی نمناک برون ...260شمارهٔ ۲۸۴: بندد دل ار چنین خم مشکین کمند او 261شمارهٔ ۲۸۵: از اشک عاشقان که نماید به کوی تو 262شمارهٔ ۲۸۶: مقصود دو مدعای من آمد جفای تو 263شمارهٔ ۲۸۷: غافل است آن که از دلم دل او 264شمارهٔ ۲۸۸: هر که کند منع من از روی تو 265شمارهٔ ۲۸۹: شبهای هجر خواب به چشم پر آب کو؟266شمارهٔ ۲۹۰: گفتم: به دل شکیب تو حسرت نصیب کو؟267شمارهٔ ۲۹۱: در دام صیاد ای فلک یا ذوق فریادم ...268شمارهٔ ۲۹۲: کردی به اشتباه کسی سوی من نگاه 269شمارهٔ ۲۹۳: دردا که وفا در این زمانه 270شمارهٔ ۲۹۴: به بند زلف آن دلبر دلم همراه جان ...271شمارهٔ ۲۹۵: یاری از یار من و چرخ ستمکار مخواه 272شمارهٔ ۲۹۶: نمیدانم کسی در کوی او دارد گذریان ...273شمارهٔ ۲۹۷: ز آن روی جان بخش ز آن قد دلخواه 274شمارهٔ ۲۹۸: از او به یاری بختم امید غمخواری 275شمارهٔ ۲۹۹: غم عشق تو را دلهای ویران خانه بای ...276شمارهٔ ۳۰۰: ای صاف تر ترا ز هر آئینه سینه ای 277شمارهٔ ۳۰۱: آن کز دل خود ندیده باشی 278شمارهٔ ۳۰۲: با رقیب ای سست پیمان نرد الفت باخ ...279شمارهٔ ۳۰۳: یار من یار کسی گشته و دلدار کسی 280شمارهٔ ۳۰۴: کس ای نا مهربان یاران جانی 281شمارهٔ ۳۰۵: که گفت مشک سیه را قرین ماه کنی؟282شمارهٔ ۳۰۶: هر ساعت الفتی است تو را با جماعتی 283شمارهٔ ۳۰۷: خضر آب زندگی خواست من وصل یار جان ...284شمارهٔ ۳۰۸: مکن تکیه زنهار تا میتوانی 285شمارهٔ ۳۰۹: جاودان داریم در ساغر شراب زندگی 286شمارهٔ ۳۱۰: از جور او مگر شب هجران شکایتی 287شمارهٔ ۳۱۱: سپید گشت دو چشمم در انتظار نگاهی 288شمارهٔ ۳۱۲: یک ره به چشمم آن پری ناید به صد ا ...289شمارهٔ ۳۱۳: خطش مشک تری لعلش نباتی 290شمارهٔ ۳۱۴: ای در درون سینه زمهرت دفینه ای 291شمارهٔ ۳۱۵: ز ناتوانی پیری اگر بجان آئی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ