کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر آگه ز خزان باد بهاری نشود
    سیل اشکش به بهار این همه جاری نشود
    زخم کاری کشد این طرفه که در مقتل عشق
    زودتر می کشد آن زخم که کاری نشود
    تا بود نکهت زلفش چه کند گر خون باز
    مشک در نافه ی آهوی تتاری نشود
    نکهت خطش از آن روست بلی رایحه بخش
    تا بر آتش نرسد عود قماری نشود
    باغ حسنش ز سرشک دگران خرم نیست
    زآنکه هر قطره چو باران بهاری نشود
    هست آگاه زبد عهدی گل ورنه چنین
    کار مرغان چمن ناله وزاری نشود
    رشک اغیار تحمل نتواند که کند
    گر (سحاب) از سر کویت متواری نشود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha