کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به خاک پاکم کنید چندی فغان و غوغا پس از هلاکم
    که شاید آن شوخ که یک ره آرد پی تماشا گذر به خاکم
    تو را توهم از این که خاکم مباد باد آورد به کویت
    مرا تصور که از ترحم نمیدهی تو بباد خاکم
    به حیرتم زین که شوق تیغت چگونه بیرون نیاید از دل
    چرا که از تیغ بی دریغت رسیده بر دل هزار چاکم
    زعشق پاکم اسیر حرمان زمن بتانراو گر نه چندان
    حذر نبودی شدی ملوث هوس گر آلود به عشق پاکم
    همیشه گفتم ز رفتن جان رود زجان دردا و دردا
    که جانم از جسم برفت و دردش نرفت از جان دردناکم
    اگر بباید که نیست باکم شود پشیمان ز کشتن من
    (سحاب) نالم که تا زکشتن چنان نداند که نیست باکم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha