کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه غم گر در برش مهر خموشی بر دهن دارم
    که با او در میان از هر نگاهی صد سخن دارم
    مرا نه طاقتی در دست و نه خویی به بیدادی
    نمیدانم علاجش چیست این دردی که من دارم
    شود روزی که پرسد از تو خون خلق و من پوشم
    نهانی زخمهایی را که در زیر کفن دارم
    مرا رانند از بزم وصال اغیار و من غافل
    که در بزم دل از وصلش هزاران انجمن دارم
    نه حسنی کامل و نه بی غم عشقش شکیبائی
    فغان از دست این مشکل پسندیها که من دارم
    علاج درد هجر امشب به آه صبحدم خواهم
    (سحاب) از سادگی تا صبح امید زیستن دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha