کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دردا که وفا در این زمانه
    از اهل زمان بود فسانه
    زاهد کشد آه حسرت و من
    در دیر مغان می مغانه
    خواهد ز سپهر دادم از دل
    این شعله که می کشد زبانه
    من غرقه ی بحر عشق و عشقش
    بحری و چو بحر بی کرانه
    با آن لب و خال بی نیاز است
    مرغ دل من زآب و دانه
    یک لحظه وصال دوست خوشتر
    ای خضر ز عمر جاودانه
    گفتم: روم از در تو گفتا:
    کم باش سگیم ز آستانه
    دل در خم طره ی تو مرغی است
    در دام گرفته آشیانه
    به ز آن که زدوریت نمردم
    نبود پی قتل من بهانه
    بگذار که پا نهم بکویت
    نگذاریم ار قدم بخانه
    ای گل سخن وفا چه گویم
    گوش تو کجا و این ترانه
    دلها به زمین (سحاب) ریزد
    هر گه که زند به زلف شانه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha