کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روزی که یکی شیفته آمد به کمندش
    آرام نگیرد دل دیوانه پسندش
    گر شیفتگی زین دل دیوانه نیاموخت
    بر پای چرا بند نهد زلف بلندش
    آهی است که از حسرت او سر زند از سنگ
    هر گه که شراری جهد از نعل سمندش
    آمد به سرم تیغ جفا بر کف و ترسم
    کاهل غرض از مردنم آگاه کنندش
    ناصح به نگاهی است چنان شیفته کامروز
    عشاق زبان باز گشایند به پندش
    این ست اگر کوتهی دست امیدم
    هرگز نرسد بر ثمر نخل بلندش
    این ست (سحاب) ار اثر عدل شهنشاه
    شاید که کند مایل دلهای نژندش
    جمشید زمان فتحعلی شاه که آمد
    شیر فلک آهوی ضعیفی به کمندش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha