کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خطت دمید و آمدی ای غمگسار دل
    وقتی نیامدی که بیایی به کار دل
    تنها شبی زلطف بیا در کنار من
    اما چنان میا که نیایی به کار دل
    رفتیم و ماند دل به برت یادگار ما
    وین اشک سرخ بر رخ ما یادگار دل
    چشم سیاه و زلف پریشان او ببین
    کآگه شوی زروز من و رزگار دل
    بر دست دل نبود چنین اختیار من
    بر دست دیده گر نبود اختیار دل
    بس وعده داد او به من و من به دل نوید
    او شرمسار من شد ومن شرمسار دل
    جان با غم زمانه نگردید سازگار
    سازد چگونه با غم ناسازگار دل؟
    از بس نشست بر دلت از دل غبار غم
    دادم بباد در ره عشقت غبار دل
    قدر غم تو یافته دل در شب غمت
    چون جز غم تو نیست کسی غمگسار دل
    غمگین ترم گهی که دهد وعده ی وصال
    چون دارم آگهی ز شب انتظار دل
    دور از گلی (سحاب) چه گلها که پرورش
    یابد به باغ دیده ام از جویبار دل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha