کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنکه می گشت سکندر به جهان در طلبش
    گو بیا و بنگر چون خضر اینک زلبش
    هر که را از نگه این می کشد آن زنده کند
    چشم او کرده فزون رونق بازار لبش
    نبود در دلم اندیشه ای از روز وصال
    زان که تا روز قیامت نشود روز شبش
    ثانی نقش تو بر صفحه ی هستی نکشید
    کلک قدرت که کشد این همه نقش عجبش
    شربت وصل علاج آمده با داروی مرگ
    خسته ای را که بود زآتش عشق تو تبش
    تازه نخلی است قدش در چمن حسن (سحاب)
    لیک نخلی که دهد چاشنی جان رطبش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha