کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر خواهی ای صبا خبری خوش رسانیش
    گو شرح ناتوانی من تا توانیش
    بلبل که خوش دلی به چمن بسته در بهار
    گو غافلی ز آفت باد خزانیش
    ز اهل هوس نکرده مرا فرق تا زخط
    زایل نگشت دلبر من دلستانیش
    چندان گرفته دل به غمش خو که پیش او
    عیشی است جاودانه غم جاودانیش
    خطش اگر دمید چه حاصل که از غرور
    با عاشقان بجاست همان سرگرانیش؟
    با هر که مهربان کشد او را زرشک غیر
    یا رب نصیب کس نشود مهربانیش
    ای همنشین بگوی که در بزم ماست غیر
    شاید به این وسیله به محفل کشانیش
    دارم طمع که از عوض بوسه ای دهم
    این نقد جان که او نستد رایگانیش
    ساقی زروی دختر رز پرده بر گرفت
    یا از رخ (سحاب) زر از نهانیش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha