کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن روز که او را غم خونین کفنی بود
    هر گوشه کجا در ره او همچو منی بود
    تا مرغ دلم جای بکنج قفسی داشت
    گویا که نپنداشت بعالم چمنی بود
    گر دوش ز می تو به شکستم عجبی نیست
    پیمانه ی می در کف پیمان شکنی بود
    رفت از بر او هر کسی از تندی خویش
    جز دل که از آن طره بپایش رسنی بود
    گفتم کسم آگه نشد از راز چو دیدم
    افسانه ی من قصه ی هر انجمنی بود
    با مدعیانت نظری دیدم و مردم
    تشریف وصال توام آخر کفنی بود
    تا جان نسپردی نشد آگاه ز حالت
    پنداشت (سحاب) آنچه تو گفتی سخنی بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha