به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانیغزل هاشمارهٔ ۹۳: آنرا که زهجر دردناک است

2030عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آنرا که زهجر دردناک است
یا چاره وصال یا هلاک است
از چشم و دلم در آب و آتش
چشمم سمک و دلم سماک است
دامان کشیم ز دست و آنگاه
دستی که چو دامن تو پاک است
آهست اگر طبیب دلها
بیچاره دلی که دردناک است
در باغ بهشت بس شجرهاست
اما نه به خاصیت چو تاک است
آن مه به (سحاب) ما بود دوست
از خصمی آسمان چه باک است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۲: اشک من مانع آه سحری نیست که نیست 2شمارهٔ ۹۳: آنرا که زهجر دردناک است 3شمارهٔ ۹۴: همین نه غیر رخ یار دید و هیچ نگفت 4شمارهٔ ۹۵: حکایت لب شیرین عبارتت به عبارت 5شمارهٔ ۹۶: آن دل آرام که دل آینه دار رخ اوست 6شمارهٔ ۹۷: عشق جانان را به جز ویرانه ی دل خان ...7شمارهٔ ۹۸: خطا نکرده بود روزم از تو تار عبث 8شمارهٔ ۹۹: به غیر مرگ که دور از توام به آن مح ...9شمارهٔ ۱۰۰: آنرا که درد عشق تو ره یافت در مزا ...10شمارهٔ ۱۰۱: هر که را در کیش او نهی است راح 11شمارهٔ ۱۰۲: ز صاف راح بکش هر صباح جام صبوح 12شمارهٔ ۱۰۳: ز شیخ ما چه شماری هزار فعل قبیح؟13شمارهٔ ۱۰۴: پوشد اگر نهان نه کنی در نقاب رخ 14شمارهٔ ۱۰۵: فغان که زاغ به گلشن زبسکه شد گستا ...15شمارهٔ ۱۰۶: عشقت ز هر چه جز تو فراموشی آورد 16شمارهٔ ۱۰۷: نگیرد تا دلت در دل دری چند 17شمارهٔ ۱۰۸: هر گل که پس از مردنم از خاک بر آم ...18شمارهٔ ۱۰۹: اگر کام من سال و ماهی برآید 19شمارهٔ ۱۱۰: با چشم تر هر جا روم کآن سرو بالا ...20شمارهٔ ۱۱۱: گر یار بحالم نظری داشته باشد 21شمارهٔ ۱۱۲: میل رفتن گر از آن گوشه ی بامم باش ...22شمارهٔ ۱۱۳: دل که او بیخبر از روز سیاهش باشد 23شمارهٔ ۱۱۴: گفتی دل نا شاد تو را شاد توان کرد 24شمارهٔ ۱۱۵: زروی لطف اگر یار در کنار نشیند 25شمارهٔ ۱۱۶: ساقی بیار باده که ایام دی رسید 26شمارهٔ ۱۱۷: هر آن خصمی که با من آسمان کرد 27شمارهٔ ۱۱۸: که با آن شاه خوبان شمه ای از حال ...28شمارهٔ ۱۱۹: نیند طالب می عاشقان که خوردستند 29شمارهٔ ۱۲۰: آن شوخ را ز دوستیم تا خبر نبود 30شمارهٔ ۱۲۱: هر زمان دامن به خون بی گناهی تر ک ...31شمارهٔ ۱۲۲: دل از باد صبا ز احوال دلبر چون خب ...32شمارهٔ ۱۲۳: دم مرگ است و بازم دل بود در فکر ی ...33شمارهٔ ۱۲۴: با من فلک هزار جفا هر زمان کند 34شمارهٔ ۱۲۵: نثارت جان کنم گر زر نباشد 35شمارهٔ ۱۲۶: چو زلف بر مه رویش نقاب میگردد 36شمارهٔ ۱۲۷: سکندر آگهیش گرز لعل جانان بود 37شمارهٔ ۱۲۸: تا زحال دل من دلبر من غافل بود 38شمارهٔ ۱۲۹: چون من هر کس که از جان سیر باشد 39شمارهٔ ۱۳۰: دل اگر از غم او کار مرا مشکل کرد 40شمارهٔ ۱۳۱: هر کجا کو به چنین خط و چنان خال ر ...41شمارهٔ ۱۳۲: امیدواری من در جهان وصال تو باشد 42شمارهٔ ۱۳۳: دانی که از کیم می وصلت به جام بود 43شمارهٔ ۱۳۴: کدام تیر بلا ترکش زمانه ندارد 44شمارهٔ ۱۳۵: اگر وقت سحر در ناله ی هر کس اثر ب ...45شمارهٔ ۱۳۶: کو طاقت دیدار گرفتم که تواند 46شمارهٔ ۱۳۷: با دل آگه شدم آن شوخ ستم کاره چه ...47شمارهٔ ۱۳۸: بی بند کجا پای دل من بگذارد 48شمارهٔ ۱۳۹: بستیم لب از شکوه ی پیمان گسلی چند 49شمارهٔ ۱۴۰: هیچگه با من محنت زده بیداد نکرد 50شمارهٔ ۱۴۱: لب لعلت چو میل باده کند 51شمارهٔ ۱۴۲: از من به حذر یار هوسناک نباشد 52شمارهٔ ۱۴۳: هر جا که غمی بر دل غمگین من آمد 53شمارهٔ ۱۴۴: خواهم که کسم با خبر از راز نباشد 54شمارهٔ ۱۴۵: دل بود چو دور از در خویشم به جفا ...55شمارهٔ ۱۴۶: یکی است بیتو گرم زهر در گلو ریزند 56شمارهٔ ۱۴۷: ز روی پردگی ما چو پرده بر گیرند 57شمارهٔ ۱۴۸: دل کز اینگونه ز هجران تو خون خواه ...58شمارهٔ ۱۴۹: ما و رقیب را دل نا شاد و شاد داد 59شمارهٔ ۱۵۰: اگر زین پیش بردستم دلی بود 60شمارهٔ ۱۵۱: مرغ دل با زلف او آرام نتواست کرد 61شمارهٔ ۱۵۲: مرا مشکل گشا تا دل نباشد 62شمارهٔ ۱۵۳: سوی این زهد فروشان بگذر باری چند 63شمارهٔ ۱۵۴: بلای دل کز آن بالا بصد غم مبتلا ب ...64شمارهٔ ۱۵۵: ز آب چشم ماست کز دنبال محمل میرود ...65شمارهٔ ۱۵۶: نتوان شنید وصف رخش را و جان نداد 66شمارهٔ ۱۵۷: دانی چه بود عمر گران مایه دمی چند 67شمارهٔ ۱۵۸: اسیر زلف تو فارغ ز هر گزند شود 68شمارهٔ ۱۵۹: عنان او چو گرفتم دل از فغان افتاد 69شمارهٔ ۱۶۰: اسرار عاشقی ز دلی آشکار شد 70شمارهٔ ۱۶۱: این نه خط است که آرایش حسن تو فزو ...71شمارهٔ ۱۶۲: زین الم در دم مرگم المی بیش نباشد 72شمارهٔ ۱۶۳: خسروا صحن فلک ساحت میدان تو باد 73شمارهٔ ۱۶۴: نه من هر آن که ز ابنای انس جان دا ...74شمارهٔ ۱۶۵: بازم از وصلش به جسم ناتوان جان کی ...75شمارهٔ ۱۶۶: هر غم که جدا از دل غمگین من آمد 76شمارهٔ ۱۶۷: کی ز امتداد روز قیامت حذر کند 77شمارهٔ ۱۶۸: تو آن نئی که کسی از غمت هلاک شود 78شمارهٔ ۱۶۹: خواب راحت شد از آن دیده که سوی تو ...79شمارهٔ ۱۷۰: تا روان اشک من از دیده ی تر خواهد ...80شمارهٔ ۱۷۱: آسمان هر ستمی با من می خواره کند 81شمارهٔ ۱۷۲: اگر آگه ز خزان باد بهاری نشود 82شمارهٔ ۱۷۳: چندیست فلک را سر بیداد نباشد 83شمارهٔ ۱۷۴: روزی که از سبو به قدح باده خواستن ...84شمارهٔ ۱۷۵: آن روز که او را غم خونین کفنی بود 85شمارهٔ ۱۷۶: روی تو جان فزا لب تو دلفریب شد 86شمارهٔ ۱۷۷: دل بدرد عشق اگر چندی گرفتارت کند 87شمارهٔ ۱۷۸: گلی کز آتش غیرت گلاب می سازد 88شمارهٔ ۱۷۹: جز اینکه میل جفا و سر ستم دارد 89شمارهٔ ۱۸۰: مدعیان در پیم جمله کمین کرده اند 90شمارهٔ ۱۸۱: پیشتر کاین دل درون سینه ماوا کرده ...91شمارهٔ ۱۸۲: از دست تست باده بکامم چنان لذیذ 92شمارهٔ ۱۸۳: تنها منم نه از همه کس خاکسارتر 93شمارهٔ ۱۸۴: از بس گرفته خو بخیالت دل صبور 94شمارهٔ ۱۸۵: آورده ام بکف باز زلف نگار دیگر 95شمارهٔ ۱۸۶: کشیم بارز کویت به سوی یار دگر 96شمارهٔ ۱۸۷: بر آن سرم که دهم دل به دلنواز دگر 97شمارهٔ ۱۸۸: دلش از عشق خون به سینه نگر 98شمارهٔ ۱۸۹: مردیم و دل ز دست غمش در فغان هنوز 99شمارهٔ ۱۹۰: از عاشقی نگشته دلت مهربان هنوز 100شمارهٔ ۱۹۱: جدا کرد از منت بخت بد امروز 101شمارهٔ ۱۹۲: صباح عید صیام است ساقیا برخیز 102شمارهٔ ۱۹۳: سوی قد سرو و رخ گل چون نگرد کس 103شمارهٔ ۱۹۴: ز دوری تو نمردم همین گناهم بس 104شمارهٔ ۱۹۵: ذوقی مبادش از غم صیاد در قفس 105شمارهٔ ۱۹۶: هر که دید آن گل عارض مژه ی خون با ...106شمارهٔ ۱۹۷: تا پیر می فروش چه آمد سعادتش 107شمارهٔ ۱۹۸: آنکه می گشت سکندر به جهان در طلبش 108شمارهٔ ۱۹۹: چو پرده بر فتد از روی مهر آسایش 109شمارهٔ ۲۰۰: به راهی می کشد عشقم که پیدا نیست ...110شمارهٔ ۲۰۱: خوشا آن روزگار خوش که با من بود ی ...111شمارهٔ ۲۰۲: نه از پیوند هر آلوده دامانی بود ب ...112شمارهٔ ۲۰۳: اگر ز آمیزش اغیار نبود یار من عار ...113شمارهٔ ۲۰۴: گر خواهی ای صبا خبری خوش رسانیش 114شمارهٔ ۲۰۵: نه همین ز شرم در بر نکشیده ام هنو ...115شمارهٔ ۲۰۶: به ناکامی دهم جان چون ببینم روی گ ...116شمارهٔ ۲۰۷: ز چشم غیر پوشیدم جمالش 117شمارهٔ ۲۰۸: بس آنجا رفته بر خاک آرزویش 118شمارهٔ ۲۰۹: اگر با غیر خواهم سر گرانش 119شمارهٔ ۲۱۰: روزی که یکی شیفته آمد به کمندش 120شمارهٔ ۲۱۱: تا نئی از قید جان و تن خلاص 121شمارهٔ ۲۱۲: رود ز جانم اگر بنگرم بر آن عارض 122شمارهٔ ۲۱۳: بهر بر چیدن چو چیدند این بساط 123شمارهٔ ۲۱۴: بلبل به چمن چنان کند حظ 124شمارهٔ ۲۱۵: چون تو می خواهیم از خود به نگاهی ...125شمارهٔ ۲۱۶: یار رقیب شد به فسون یار من دریغ 126شمارهٔ ۲۱۷: ز اطراف گلستان تو روئیده خار حیف 127شمارهٔ ۲۱۸: بار در بزم وصال تو شب تار فراق 128شمارهٔ ۲۱۹: خواهد هزار زنده ز غیرت شود هلاک 129شمارهٔ ۲۲۰: زان گونه در فراق تو نومیدم از وصا ...130شمارهٔ ۲۲۱: خطت دمید و آمدی ای غمگسار دل 131شمارهٔ ۲۲۲: هر عهد به هر کسی که بستم 132شمارهٔ ۲۲۳: ایمن نباشد عاشقی در کویت از تیغ س ...133شمارهٔ ۲۲۴: از تغافل یا تو را با خویش مایل می ...134شمارهٔ ۲۲۵: گرز آن که فغانی ز دل زار برآرم 135شمارهٔ ۲۲۶: چنان در بزم غیر امشب غمین از وصل ...136شمارهٔ ۲۲۷: آمد ز درو داد به کف جام شرابم 137شمارهٔ ۲۲۸: در عشق چو باید که به ناچار بمیرم 138شمارهٔ ۲۲۹: دل صید کمند تست جان هم 139شمارهٔ ۲۳۰: خواهم اگر به کوی تو خاکی به سر کن ...140شمارهٔ ۲۳۱: بر سر نازش در آن کو با رقیبان نیس ...141شمارهٔ ۲۳۲: چو باشد آن لب میگون شراب ارغوانی ...142شمارهٔ ۲۳۳: این چه دام است ندانم که در آن افت ...143شمارهٔ ۲۳۴: خوش آنکه ره عیش به اغیار گرفتیم 144شمارهٔ ۲۳۵: به کوی می فروش افتاد راهم 145شمارهٔ ۲۳۶: چون شادی بی غم به جهان یاد ندارم 146شمارهٔ ۲۳۷: از غم عشقی کز آن آتش به جان انداخ ...147شمارهٔ ۲۳۸: روز جزا چون ادعای جان ناقابل کنم 148شمارهٔ ۲۳۹: چه غم گر در بهاری بوسه ی او نقد ج ...149شمارهٔ ۲۴۰: دل که پیش دوست گوید خون شدم 150شمارهٔ ۲۴۱: به خاک پاکم کنید چندی فغان و غوغا ...151شمارهٔ ۲۴۲: در هجر تو پروای دل زار ندارم 152شمارهٔ ۲۴۳: پیش از این باری اگر در بزم یاری د ...153شمارهٔ ۲۴۴: کجا اندیشه از چشم بد ایام میکردم؟154شمارهٔ ۲۴۵: چه غم که ریخته شد بال و پر ز سنگ ...155شمارهٔ ۲۴۶: نیم جانی بود تا جا بود در میخانه ...156شمارهٔ ۲۴۷: کی شکایت از دل بی رحم دلبر داشتم؟157شمارهٔ ۲۴۸: گله تا حشر اگر زیار کنم 158شمارهٔ ۲۴۹: مپندار نا شادی یار دارم 159شمارهٔ ۲۵۰: باز بر درگهت ای مایه ی ناز آمده ا ...160شمارهٔ ۲۵۱: هرگز نیافت کس اثری در ترانه ام 161شمارهٔ ۲۵۲: گر چه در باغ سر کوی تو ای گل خارم 162شمارهٔ ۲۵۳: گفتم از وصلش علاج درد روزافزون کن ...163شمارهٔ ۲۵۴: عمری امید وفا و مهر از آن دل داشت ...164شمارهٔ ۲۵۵: به زیر تیغ از بس جان خود قابل نمی ...165شمارهٔ ۲۵۶: چو فکر کوتهی عمر ای پسر کردم 166شمارهٔ ۲۵۷: پیغام تو را گر همه دل بود بریدم 167شمارهٔ ۲۵۸: چون نیست بدل قوت فریاد گرفتم 168شمارهٔ ۲۵۹: کشم ار جور ازو باز وفا می خواهم 169شمارهٔ ۲۶۰: جز خانه ی دل منزل جانانه ندانم 170شمارهٔ ۲۶۱: چه غم گر در برش مهر خموشی بر دهن ...171شمارهٔ ۲۶۲: با خیالت به مراد دل خود در سخنم 172شمارهٔ ۲۶۳: تا برده سیه کاری زلف تو زراهم 173شمارهٔ ۲۶۴: گر قصه ای از زلف چو چوگان تو آرم 174شمارهٔ ۲۶۵: به روی غیر چو نگذاریم که در بندم 175شمارهٔ ۲۶۶: در خیال تو به افتاده است دل از با ...176شمارهٔ ۲۶۷: پنهان ز مدعی به کناری گرفته ایم 177شمارهٔ ۲۶۸: امید مهر به هر کس که بود جز تو گس ...178شمارهٔ ۲۶۹: دل شد از دست و به راه طلبش آنچه د ...179شمارهٔ ۲۷۰: از دست دادخواه اگر این است آه من 180شمارهٔ ۲۷۱: کاش اکنون که به کوی تو بود منزل م ...181شمارهٔ ۲۷۲: چندید عتاب و ناز نخواهد هلاک من 182شمارهٔ ۲۷۳: رخ یاران دو زلف تیره پوشیدند از ی ...183شمارهٔ ۲۷۴: نرسد تیر تو بر پیکر من 184شمارهٔ ۲۷۵: گل گلزار گر از آب وگل آید بیرون 185شمارهٔ ۲۷۶: آه که آخر نماند ای بت دمساز من 186شمارهٔ ۲۷۷: با جفا جوی او مشکل شود دمساز من 187شمارهٔ ۲۷۸: مدعی را کرد یار خویشتن 188شمارهٔ ۲۷۹: همین تا از نگاهی بی قرارم میتوان ...189شمارهٔ ۲۸۰: به زلف او همه دلهای دل فگاران بین 190شمارهٔ ۲۸۱: ز خاک کویش ای دل گاهگاهی دیده روش ...191شمارهٔ ۲۸۲: کس نگفت ای دل به این لیلی و شان ن ...192شمارهٔ ۲۸۳: چند خونش رود از دیده ی نمناک برون ...193شمارهٔ ۲۸۴: بندد دل ار چنین خم مشکین کمند او 194شمارهٔ ۲۸۵: از اشک عاشقان که نماید به کوی تو 195شمارهٔ ۲۸۶: مقصود دو مدعای من آمد جفای تو 196شمارهٔ ۲۸۷: غافل است آن که از دلم دل او 197شمارهٔ ۲۸۸: هر که کند منع من از روی تو 198شمارهٔ ۲۸۹: شبهای هجر خواب به چشم پر آب کو؟199شمارهٔ ۲۹۰: گفتم: به دل شکیب تو حسرت نصیب کو؟200شمارهٔ ۲۹۱: در دام صیاد ای فلک یا ذوق فریادم ...201شمارهٔ ۲۹۲: کردی به اشتباه کسی سوی من نگاه 202شمارهٔ ۲۹۳: دردا که وفا در این زمانه 203شمارهٔ ۲۹۴: به بند زلف آن دلبر دلم همراه جان ...204شمارهٔ ۲۹۵: یاری از یار من و چرخ ستمکار مخواه 205شمارهٔ ۲۹۶: نمیدانم کسی در کوی او دارد گذریان ...206شمارهٔ ۲۹۷: ز آن روی جان بخش ز آن قد دلخواه 207شمارهٔ ۲۹۸: از او به یاری بختم امید غمخواری 208شمارهٔ ۲۹۹: غم عشق تو را دلهای ویران خانه بای ...209شمارهٔ ۳۰۰: ای صاف تر ترا ز هر آئینه سینه ای 210شمارهٔ ۳۰۱: آن کز دل خود ندیده باشی 211شمارهٔ ۳۰۲: با رقیب ای سست پیمان نرد الفت باخ ...212شمارهٔ ۳۰۳: یار من یار کسی گشته و دلدار کسی 213شمارهٔ ۳۰۴: کس ای نا مهربان یاران جانی 214شمارهٔ ۳۰۵: که گفت مشک سیه را قرین ماه کنی؟215شمارهٔ ۳۰۶: هر ساعت الفتی است تو را با جماعتی 216شمارهٔ ۳۰۷: خضر آب زندگی خواست من وصل یار جان ...217شمارهٔ ۳۰۸: مکن تکیه زنهار تا میتوانی 218شمارهٔ ۳۰۹: جاودان داریم در ساغر شراب زندگی 219شمارهٔ ۳۱۰: از جور او مگر شب هجران شکایتی 220شمارهٔ ۳۱۱: سپید گشت دو چشمم در انتظار نگاهی 221شمارهٔ ۳۱۲: یک ره به چشمم آن پری ناید به صد ا ...222شمارهٔ ۳۱۳: خطش مشک تری لعلش نباتی 223شمارهٔ ۳۱۴: ای در درون سینه زمهرت دفینه ای 224شمارهٔ ۳۱۵: ز ناتوانی پیری اگر بجان آئی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ