کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه من هر آن که ز ابنای انس جان دارد
    اگر کند به فدای تو جای آن دارد
    کند تلافی بد عهدی گل آن مرغی
    که هر دو روز به گلزاری آشیان دارد
    ندارد آرزوی آب زندگی در دل
    کسی که راه بر آن خاک آستان دارد
    گرفت جان عوض بوسه و نداد افغان
    که هر معامله ی با بتان زیان دارد
    خطش دمیده ز عارض چه سبزه های لطیف
    که باغ حسن تو در موسم خزان دارد
    هزار جان طلبد در بهای بوسه ز من
    بلی متاع چنین قیمتی چنان دارد
    شهی که دادرس دادخواه نیست (سحاب)
    نشانش این که بدرگاه پاسبان دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha