کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    امیدواری من در جهان وصال تو باشد
    به نا امیدی من تا چه در خیال تو باشد
    به باغ خلد گلی چون رخت کجاست گرفتم
    که قد سدره و طوبی به اعتدال تو باشد
    بگو چه گونه تو ای مرغ دل ز گوشه بامش
    کنی اگر به مثل قوتی به بال تو باشد
    برای صید دل من بدام و دانه چه حاجت
    که دام و دانه ی آن مرغ زلف و خال تو باشد
    نه شبنم است که بینی نشسته بر گل سوری
    خوئیست اینکه برویش زانفعال تو باشد
    به باغ دل بنشاندم بسی نهال و درختی
    که بی ثمر بود ای آرزو نهال تو باشد
    تو را (سحاب) در اندیشه بود باز فلک را
    چه خنده ها که بر اندیشه ی محال تو باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha