سحاب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۲: امیدواری من در جهان وصال تو باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امیدواری من در جهان وصال تو باشد به نا امیدی من تا چه در خیال تو باشد به باغ خلد گلی چون رخت کجاست گرفتم که قد سدره و طوبی به اعتدال تو باشد بگو چه گونه تو ای مرغ دل ز گوشه بامش کنی اگر به مثل قوتی به بال تو باشد برای صید دل من بدام و دانه چه حاجت که دام و دانه ی آن مرغ زلف و خال تو باشد نه شبنم است که بینی نشسته بر گل سوری خوئیست اینکه برویش زانفعال تو باشد به باغ دل بنشاندم بسی نهال و درختی که بی ثمر بود ای آرزو نهال تو باشد تو را (سحاب) در اندیشه بود باز فلک را چه خنده ها که بر اندیشه ی محال تو باشد سحاب اصفهانی