کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سکندر آگهیش گرز لعل جانان بود
    چه گونه این همه مشتاق آب حیوان بود
    نه وصل یار میسر شود مرا نه مرگ رقیب
    یکی از این دو اگر بود کار آسان بود
    عجب مداراگر جای تست در دل من
    که یوسفی تو و یوسف مقیم زندان بود
    چو او به حسن بود همچو ماه کنعان، کاش
    به عشق طاقت من هم چو پیر کنعان بود
    تمام عمر به وصل تو می گذشت اگر
    زمان وصل تو چون روزگار هجران بود
    ز دوریت بودم چند بر گریبان دست
    به این گناه که روزی تو را بدامان بود
    چو خواست جان بستاند نخست از نگهی
    زمن ربود دلی را که آفت جان بود
    گذشتی ار به (سحاب) و ندیدیش چه عجب
    که او براه تو با خاک راه یکسان بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha