کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    همین نه غیر رخ یار دید و هیچ نگفت
    که تنگ در بر خویشش گرفت و هیچ نگفت
    به بوسه ی شدم امیدوار و از کین باز
    بجای عربده لب را گزید و هیچ نگفت
    همین بس است به هجر منم گواه که تیغ
    بقصد کشتن من سر کشید و هیچ نگفت
    مرا گمان که کرده است پاسبان امشب
    که پای من به حریمش رسید و هیچ نگفت
    اگر ندیده رخت چشم ناصح از چه سبب
    بچشم خویش مرا با تو دید و هیچ نگفت
    چکید زهر جگر سوز رشک راهردم
    چو زهر هجر تو نتوان چشید و هیچ نگفت
    (سحاب) را نرسد حرف خونبها که از او
    هزار مرتبه در خون طپید و هیچ نگفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha