کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گویند که در شرع نبی باده حرام است
    در کیش من آن باده که بی دوست به جام است
    کس روز وصال تو نداند که کدام است
    کآن روز همان صبح نگشته است که شام است
    در بزم تمام است غم اریار نماند
    ور ماند و بیگانه رود عیش تمام است
    تا مرغ دل آزاد نگردید ندانست
    کآرامی اگر هست در آن گوشه دام است
    آن چشم که چون آهوی وحشی رمد از من
    ای غیر ندانم به چه افسون به تو رام است؟
    در طره ی خود شیفته تر از همه دلها
    داند که دلی هست و نداند که کدام است؟!
    از رحمت خاصش به من ای شیخ سخن گوی
    افسانه ی دوزخ پی تهدید عوام است
    نه طاقت سنگ ستمت دارم ازین بیش
    نه قوت پرواز از آن گوشه ی بام است
    گفتم که دلش ز آرزوی وصل تو بگداخت
    گفتا ز چه پس فکر (سحاب) این همه خام است؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha