کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن چه شمعی است فروزنده رخ یار من است
    آن چه روشن نه از آن شمع شب تار من است
    آن چه ناز تو فزون می کند و رحم تو کم
    اثر صبر کم و ناله ی بسیار من است
    آن چه از کار کسان عقده گشاید لب توست
    آن چه آسان نشود هرگز از آن کار من است
    غمگسارم تویی و بی تو چنانم که کنون
    دشمن من به غم عشق تو غم خوار من است
    سیر شد چرخ جفا پیشه ز آزردن من
    وان جفا پیشه همان در پی آزار من است
    واقف از حال درون چون نشود دلبر من
    جای او در دل و دل واقف اسرار من است
    کیست گفتم که به بازار محبت خجل است
    کآورد جان به بها گفت خریدار من است
    روی بیداری و خواب آن چه ندیده است (سحاب)
    دیده ی بخت من و دیده ی بیدار من است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha