کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقیا تا کی غم دوران گدازد تن مرا؟
    ساغری تا وارهاند لحظه ای از من مرا
    جان به این سختی برون هرگز نیاید از تنی
    می کشد بیرون مگر پیکان خویش از تن مرا
    روزگاری داشت در دل انتظار مردنم
    همدمی باید که بر بالین کند شیون مرا
    تا در این ره مانم از سر منزل مقصود دور
    گوئیا هر خار آن دستی است بر دامن مرا
    ره مگر بر خانه ی صیاد دارد ز آن که هست
    ذوق دیگر هر دم از پرواز این گلشن مرا
    گر چنین زابر عنایت بهره باید کشت من
    هر زمان شرمنده از برقی شود خرمن مرا
    من به حکمش گردن خلقی در آوردم (سحاب)
    زان به محشر خون خلقی ماند در گردن مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha