به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

عمادالدین نسیمی

عمادالدین نسیمیغزل هاشمارهٔ ۸: آنچه پیش است اگر جمله بدانید شما

2160عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آنچه پیش است اگر جمله بدانید شما
روز و شب خون ز ره دیده فشانید شما
دیده دل بگشایید و نکو درنگرید
می رود عمر، چه در بند جهانید شما
چون روی از پی دنیی، برود دین از دست
وز پی سود جهان بس بزیانید شما
پیش دارید یکی راه عجب دور و دراز
نیک کوشید در این راه نمانید شما
هیچ کس نیست که این راه ندارد در پیش
گورها را نگرید ار به گمانید شما
اگر از قوس قضا تیر اجل بر تو رسد
بهر آن تیر، یقین، جمله نشانید شما
ای نسیمی چو تو خورشید برآمد به جهان
این همه ذره بدان نور نهانید شما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷: ای چون فلک از عشق تو سرگشته سر ما 2شمارهٔ ۸: آنچه پیش است اگر جمله بدانید شما 3شمارهٔ ۹: ساقیا آمد به جوش از شوق لعلت جان ما 4شمارهٔ ۱۰: تا هوای طوبی قد تو دارد جان ما 5شمارهٔ ۱۱: ای رخ جانفزای تو جام جم جهان نما 6شمارهٔ ۱۲: ای رخت از روی حسن آیینه گیتی نما 7شمارهٔ ۱۳: ای روز و شب خیال رخت همنشین ما 8شمارهٔ ۱۴: ای ز سنبل بسته مویت سایبان بر آفتا ...9شمارهٔ ۱۵: ای رموز لوح رویت عنده ام الکتاب 10شمارهٔ ۱۶: ای شب زلفت که روزش کس نمی بیند به ...11شمارهٔ ۱۷: چون گشودم فال بخت از مصحف روی حبیب 12شمارهٔ ۱۸: ای صفات تو عین موجودات 13شمارهٔ ۱۹: زهی جمال تو مستجمع جمیع صفات 14شمارهٔ ۲۰: ای کعبه جمال توام قبله صلوة 15شمارهٔ ۲۱: اگرچه چشمه نوش تو دارد آب حیات 16شمارهٔ ۲۲: مرا در آتش غم، عشقت آن زمان انداخت 17شمارهٔ ۲۳: هیچ می دانی که عالم از کجاست؟18شمارهٔ ۲۴: عشق تو گرفتار تو داند که چه درد اس ...19شمارهٔ ۲۵: زلف تو شب قدر من و روی تو عید است 20شمارهٔ ۲۶: سالک عشق تو هر دم به جهان دگر است 21شمارهٔ ۲۷: امشب از روی تو مجلس را ضیایی دیگر ...22شمارهٔ ۲۸: من سر شادی ندارم با غم یارم خوش اس ...23شمارهٔ ۲۹: گفتمش زلف تو مأوایی خوش است 24شمارهٔ ۳۰: ای که از فکر تو پیوسته سرم در پیش ...25شمارهٔ ۳۱: گرچه چشم ترک مستت فتنه و ابرو بلاس ...26شمارهٔ ۳۲: مطلع انوار زلفت مسکن جان و دل است 27شمارهٔ ۳۳: سلطان غمت را دل پردرد مقام است 28شمارهٔ ۳۴: مرغ عرشیم و قاف خانه ماست 29شمارهٔ ۳۵: نقش هستی رقم صورت کاشانه ماست 30شمارهٔ ۳۶: منم آن مجمع البحرین که پر لؤلؤی مر ...31شمارهٔ ۳۷: بخت ابد یار آن که با تو قرین است 32شمارهٔ ۳۸: عرش رحمان است رویش، علم الاسما گوا ...33شمارهٔ ۳۹: چشم بیمار تو تا مست و خراب افتاده ...34شمارهٔ ۴۰: ساقی سیمین برم جام شراب آورده است 35شمارهٔ ۴۱: مسجد و میکده و کعبه و بتخانه یکی ا ...36شمارهٔ ۴۲: تعالی الله از این صورت که عین ذات ...37شمارهٔ ۴۳: آن که بر لوح رخت خط الهی دانست 38شمارهٔ ۴۴: چشم تو فتنه ای است که عالم خراب او ...39شمارهٔ ۴۵: ای دل! بلا بکش چو دلت مبتلای اوست 40شمارهٔ ۴۶: مطلع نور تجلی آفتاب روی اوست 41شمارهٔ ۴۷: بیار باد صبا شمه ای ز طره دوست 42شمارهٔ ۴۸: الله الله این چه نور است آفتاب روی ...43شمارهٔ ۴۹: لوح محفوظ است پیشانی و قرآن روی دو ...44شمارهٔ ۵۰: غرقه در دریای عشقش حال ما داند که ...45شمارهٔ ۵۱: مشرک بی دیده کی احوال ما داند که چ ...46شمارهٔ ۵۲: خلاق دو عالم بجز از فضل خدا نیست 47شمارهٔ ۵۳: جز وصل رخت چاره درد دل ما نیست 48شمارهٔ ۵۴: جانا بیا که صحبت جان بی تو هیچ نیس ...49شمارهٔ ۵۵: هر که با جام می لعل لبش همدم نیست 50شمارهٔ ۵۶: خاک باد آن سر که در وی سر سودای تو ...51شمارهٔ ۵۷: حیات زنده دلان جز به عشقبازی نیست 52شمارهٔ ۵۸: نرنجم از تو گرت سوی ما نگاهی نیست 53شمارهٔ ۵۹: خلاف خوی رضا، یار ما گرفت و گذاشت 54شمارهٔ ۶۰: آرزومندی و درد هجر یار از حد گذشت 55شمارهٔ ۶۱: ای که بردی تو به خوبی گرو از حور ب ...56شمارهٔ ۶۲: دل بی تو از نعیم دو عالم ملال یافت 57شمارهٔ ۶۳: خون ببار از مژه ای دیده! که دلدار ...58شمارهٔ ۶۴: هر که را اندیشه زلف تو در دل جا گر ...59شمارهٔ ۶۵: ای سایه الهی ظل همای زلفت 60شمارهٔ ۶۶: ای شمع فلک پرتوی از روی چو ماهت 61شمارهٔ ۶۷: ای نور رخت مطلع انوار هدایت 62شمارهٔ ۶۸: گر به می تشنه شود آن لب باریک مزاج 63شمارهٔ ۶۹: سی و دو خط رخت گنج ترا افتتاح 64شمارهٔ ۷۰: می روم با درد و حسرت از دیارت، خیر ...65شمارهٔ ۷۱: رفتم اینک از سر کوی تو ای جان! خیر ...66شمارهٔ ۷۲: ز بند زلف تو جان مرا نجات مباد 67شمارهٔ ۷۳: تا از لب و چشم تو به عالم خبر افتا ...68شمارهٔ ۷۴: تا پرده ز رخسار چو ماه تو برافتاد 69شمارهٔ ۷۵: کس بدین آیین حسن از مادر گیتی نزاد 70شمارهٔ ۷۶: دست قدرت بر عذارت خال مشکین تا نها ...71شمارهٔ ۷۷: ماه نو چون دیدم ابروی توام آمد به ...72شمارهٔ ۷۸: دلی دارم که در وی غم نگنجد 73شمارهٔ ۷۹: گل صدبرگ من سنبل بر اطراف سمن دارد 74شمارهٔ ۸۰: شمع رویت صفت نور تجلی دارد 75شمارهٔ ۸۱: احوال درد ما بر درمان که می برد؟76شمارهٔ ۸۲: کیست آن سرو که بر راه گذر می گذرد 77شمارهٔ ۸۳: دلدار ما به عهد محبت وفا نکرد 78شمارهٔ ۸۴: در کوی خرابات مناجات توان کرد 79شمارهٔ ۸۵: از تو خوبی طمع مهر و وفا نتوان کرد 80شمارهٔ ۸۶: قاصدی کو تا به جان پیغام دلدار آور ...81شمارهٔ ۸۷: دل از عشق پریرویان دل من برنمی گیر ...82شمارهٔ ۸۸: گر سعادت نظری بر من زار اندازد 83شمارهٔ ۸۹: دلم ز مهر تو آن دم چو صبح دم می زد 84شمارهٔ ۹۰: مشتاق گل از سرزنش خار نترسد 85شمارهٔ ۹۱: بر دلم هردم جفای بی وفایی می رسد 86شمارهٔ ۹۲: ز تو چشم وفا داریم و هیهات این کجا ...87شمارهٔ ۹۳: اگر گویم که مهر و مه، ز رخسارت حیا ...88شمارهٔ ۹۴: مست شراب عشقش بی باده مست باشد 89شمارهٔ ۹۵: شب قدر بی قراران سر زلف یار باشد 90شمارهٔ ۹۶: مأوای غمت جز دل پردرد نباشد 91شمارهٔ ۹۷: خوبی و بتا از تو جفا دور نباشد 92شمارهٔ ۹۸: در سر غم تو دارم دستار و سر چه باش ...93شمارهٔ ۹۹: چه نکته بود که ناگه ز غیب پیدا شد 94شمارهٔ ۱۰۰: ندانم تا دگربار این دل ریشم چه شی ...95شمارهٔ ۱۰۱: ای که رخت به روشنی غیرت آفتاب شد 96شمارهٔ ۱۰۲: مهر رخسار تو داغ عشق بر دل می کشد 97شمارهٔ ۱۰۳: سلطنت کی کند آن شاه که درویش نشد 98شمارهٔ ۱۰۴: آن آفتاب دولت بر چرخ ما برآمد 99شمارهٔ ۱۰۵: روح القدس از کوی خرابات برآمد 100شمارهٔ ۱۰۶: تا فضل خدا بر صفت ذات برآمد 101شمارهٔ ۱۰۷: بهار آمد بهار آمد بهار سبزپوش آمد 102شمارهٔ ۱۰۸: گشودم در ازل مصحف، رخ یارم به فال ...103شمارهٔ ۱۰۹: چنین که چهره خوب تو دلبری داند 104شمارهٔ ۱۱۰: دل زار از تو بیزاری تواند کرد، نت ...105شمارهٔ ۱۱۱: عارفان از دو جهان صحبت جانان طلبن ...106شمارهٔ ۱۱۲: تقلید روان از ره توحید بعیدند 107شمارهٔ ۱۱۳: آنان که به تقلید مجرد گرویدند 108شمارهٔ ۱۱۴: عشاق، هوای رخ زیبای تو دارند 109شمارهٔ ۱۱۵: کیست که از ره کرم حاجت ما روا کند 110شمارهٔ ۱۱۶: تشبیه رویت آن که به گل یاسمن کند 111شمارهٔ ۱۱۷: دل فغان از جورت ای جان حاش لله چو ...112شمارهٔ ۱۱۸: یار ما صاحب حسن است جفا چون نکند 113شمارهٔ ۱۱۹: چشمی که جز مطالعه روی او کند 114شمارهٔ ۱۲۰: ماه بدر از روی خورشیدم حکایت می ک ...115شمارهٔ ۱۲۱: عقل را سودای گیسوی تو مجنون می کن ...116شمارهٔ ۱۲۲: صاحب نظران قیمت سودای تو دانند 117شمارهٔ ۱۲۳: عارفان روی تو را نور یقین می خوان ...118شمارهٔ ۱۲۴: آنجا که وصف سرو گل اندام ما کنند 119شمارهٔ ۱۲۵: عابدان حق سجود قبله رویت کنند 120شمارهٔ ۱۲۶: سر چه باشد که نثار قدم یار کنند 121شمارهٔ ۱۲۷: دردمندان تو اندیشه درمان نکنند 122شمارهٔ ۱۲۸: صور دمم تا همه بی جان شوند 123شمارهٔ ۱۲۹: حق بین نظری باید تا روی مرا بیند 124شمارهٔ ۱۳۰: قمر از روی تو دارد خبری، می گویند 125شمارهٔ ۱۳۱: قبله عشاق عارف صورت رحمان بود 126شمارهٔ ۱۳۲: آمد از کتم عدم این نطفه در ملک وج ...127شمارهٔ ۱۳۳: بازآ که بی رویت شدم سیر از جهان و ...128شمارهٔ ۱۳۴: نیستم یک دم ز عشقت ای صنم پروای خ ...129شمارهٔ ۱۳۵: آفتاب روی یار از مطلع جان رخ نمود 130شمارهٔ ۱۳۶: گر ماه من شبی چون تابان قمر برآید 131شمارهٔ ۱۳۷: شبی که ماه من از مطلع جمال برآید 132شمارهٔ ۱۳۸: به جان وصل تو می خواهم ولیکن برنم ...133شمارهٔ ۱۳۹: مقام عشق مهرویان دل پردرد می باید 134شمارهٔ ۱۴۰: مرا خون هست از چشمم، می و ساغر نم ...135شمارهٔ ۱۴۱: بیا که بی تو مرا این جهان نمی بای ...136شمارهٔ ۱۴۲: آن کو نظر به روی تو کرد و خدا ندی ...137شمارهٔ ۱۴۳: کشته عشق ترا گر خونبها خواهد رسید 138شمارهٔ ۱۴۴: جان به لب تا نرسید از تو به کامی ...139شمارهٔ ۱۴۵: ساقی سیمین برآمد باده می باید کشی ...140شمارهٔ ۱۴۶: شرح غم دل ما با یار ما که گوید؟141شمارهٔ ۱۴۷: روشن است این و راست می گوید 142شمارهٔ ۱۴۸: کفر زلفت گر نهد بر سر مرا یکبار ب ...143شمارهٔ ۱۴۹: مست جام حسن یارم وز دو چشمش پرخما ...144شمارهٔ ۱۵۰: در خرابات عشق وقت سحر 145شمارهٔ ۱۵۱: دوش باز آمد به برج آن طالع ماهم د ...146شمارهٔ ۱۵۲: ای با دلم عشق تو را هر لحظه بازار ...147شمارهٔ ۱۵۳: ای گل روی تو را حسن و بهایی دگر 148شمارهٔ ۱۵۴: رق منشور است انسان، رق نگر 149شمارهٔ ۱۵۵: دلبری دارم بغایت شوخ چشم و فتنه گ ...150شمارهٔ ۱۵۶: اگر او او نماید ید رخ چون مه مه و ...151شمارهٔ ۱۵۷: تکیه کن بر فضل حق، ای دل ز هجران ...152شمارهٔ ۱۵۸: ای ز آفتاب رویت روز جهان منور 153شمارهٔ ۱۵۹: بر سینه من ناوک مژگان زده ای باز 154شمارهٔ ۱۶۰: بر سر کوی تو دارم سر سربازی باز 155شمارهٔ ۱۶۱: زلف یارم را نه تنها دلبری کار است ...156شمارهٔ ۱۶۲: ز من که طایر قافم نشان عنقا پرس 157شمارهٔ ۱۶۳: ای صورت جمالت بر لوح جان منقش 158شمارهٔ ۱۶۴: باطن صافی ندارد صوفی پشمینه پوش 159شمارهٔ ۱۶۵: رشته پرتاب جان تا چند سوزانم چو ش ...160شمارهٔ ۱۶۶: می کشد دل یک طرف خط تو کاکل یک طر ...161شمارهٔ ۱۶۷: صراحی می زند هردم انالحق 162شمارهٔ ۱۶۸: ای صبا هست رخ یار بغایت نازک 163شمارهٔ ۱۶۹: تا شنیدم سخن فضل خدا در کپنک 164شمارهٔ ۱۷۰: دولت وصل تو را یافته ام در کپنک 165شمارهٔ ۱۷۱: ای از لب تو تنگ شکر آمده به تنگ 166شمارهٔ ۱۷۲: این چه چشم است این چه ابرو این چه ...167شمارهٔ ۱۷۳: در ضمیرم روز و شب نقش تو می بندد ...168شمارهٔ ۱۷۴: خرامان میرود دلبر به بستان وقت گل ...169شمارهٔ ۱۷۵: ای ز رخسارت الی الرحمن ذوالعرش ال ...170شمارهٔ ۱۷۶: بر من جفا ز غمزه یار است والسلام 171شمارهٔ ۱۷۷: لوح محفوظ است رویش زلف و خال و خط ...172شمارهٔ ۱۷۸: صورت رحمان من آن روی نکو دانسته ا ...173شمارهٔ ۱۷۹: من به توفیق خدا، ره به خدا یافته ...174شمارهٔ ۱۸۰: تا منور شد ز خورشید رخ او دیده ام 175شمارهٔ ۱۸۱: نظر برداشت از من تا حبیبم 176شمارهٔ ۱۸۲: من شاهباز زاده شاه شریعتم 177شمارهٔ ۱۸۳: من گنج لامکانم اندر مکان نگنجم 178شمارهٔ ۱۸۴: به بوی زلف مشکینت گرفتار صبا بودم 179شمارهٔ ۱۸۵: در خمارم ساقیا! جام جمی می بایدم 180شمارهٔ ۱۸۶: من آن گنجم که در باطن هزاران گنج ...181شمارهٔ ۱۸۷: قسم به مهر جمالت که جز تو ماه ندا ...182شمارهٔ ۱۸۸: ترک شراب کی کنم من که چو رند فاسق ...183شمارهٔ ۱۸۹: هر آن نقشی که می بندی نگارا ناقش ...184شمارهٔ ۱۹۰: منم آن دو هفته ماهی که بر آسمان ج ...185شمارهٔ ۱۹۱: پیش روی فضل حق جان را یقین قربان ...186شمارهٔ ۱۹۲: شد ملول از خرقه ازرق دل من، چون ک ...187شمارهٔ ۱۹۳: فضل اله یار شد یار دگر چه می کنم 188شمارهٔ ۱۹۴: چشم مستش به خواب می بینم 189شمارهٔ ۱۹۵: شبی چون شمع می خواهم که پیش یار ب ...190شمارهٔ ۱۹۶: ما حاصل از حیات رخ یار کرده ایم 191شمارهٔ ۱۹۷: علت غایی ز امر کن فکان ما بوده ای ...192شمارهٔ ۱۹۸: ما مرید پیر دیر و ساکن میخانه ایم 193شمارهٔ ۱۹۹: چشم ما بینا به حق شد، ما به حق بی ...194شمارهٔ ۲۰۰: صلاح از ما مجو زاهد که ما رندیم و ...195شمارهٔ ۲۰۱: با روی او مگو که ز گلزار فارغیم 196شمارهٔ ۲۰۲: ای که نگذشتی ز رویش بر صراط مستقی ...197شمارهٔ ۲۰۳: گوهر گنج حقیقت به حقیقت ماییم 198شمارهٔ ۲۰۴: شق شد سماوات دخان از وجه خوب دلبر ...199شمارهٔ ۲۰۵: ناوک غمزه هر دمم می زند از کمین ک ...200شمارهٔ ۲۰۶: سر خدا که بود نهان در همه جهان 201شمارهٔ ۲۰۷: ح ا ج یا خدای جهان!202شمارهٔ ۲۰۸: ای جمالت گشته پیدا در نهان خویشتن 203شمارهٔ ۲۰۹: به کوی یار می باید به چشم خونفشان ...204شمارهٔ ۲۱۰: حدیث لعل تو نتوان بدین زبان گفتن 205شمارهٔ ۲۱۱: تو رسم دلبری داری و دانی دلبری کر ...206شمارهٔ ۲۱۲: بیار باده که عید است و روز می خور ...207شمارهٔ ۲۱۳: طالب توحید را باید قدم بر «لا» زد ...208شمارهٔ ۲۱۴: گفته بودی با تو کار من به سر خواه ...209شمارهٔ ۲۱۵: طالب یار، اول او را یار می باید ش ...210شمارهٔ ۲۱۶: من ز عشق یار نتوانم به جان بازآمد ...211شمارهٔ ۲۱۷: نه چرخ دیده نه سیاره از بدایت حسن 212شمارهٔ ۲۱۸: ساقی! نسیم وقت گل آمد شتاب کن 213شمارهٔ ۲۱۹: گر طالب بقایی اول فنا طلب کن 214شمارهٔ ۲۲۰: بیا ای گنج بی پایان، چو خود ما را ...215شمارهٔ ۲۲۱: ای دل ار پخته عشقی، طمع خام مکن 216شمارهٔ ۲۲۲: قصد زلف یار داری در سر ای دل هی م ...217شمارهٔ ۲۲۳: با بخت سعد یارم چون هست یار با من 218شمارهٔ ۲۲۴: گل ز خجالت آب شد پیش رخ نگار من 219شمارهٔ ۲۲۵: گر شبی بازآید از در شمع جان افروز ...220شمارهٔ ۲۲۶: ای دهانت پسته خندان من 221شمارهٔ ۲۲۷: آن شهنشاهم که از نطق «هی العلیا»ی ...222شمارهٔ ۲۲۸: ای در بلا فتاده دل مبتلای من 223شمارهٔ ۲۲۹: با چنین حسن آن صنم گر بی حجاب آید ...224شمارهٔ ۲۳۰: گر شبی ماه من از ابر نقاب آید برو ...225شمارهٔ ۲۳۱: آن که ماه از شرم رویش بی نقاب آید ...226شمارهٔ ۲۳۲: روی خداست ای صنم روی تو، رای من ب ...227شمارهٔ ۲۳۳: عاقل دانا بیاب آیت سحر مبین 228شمارهٔ ۲۳۴: ای سر زلف شکن بر شکن و چین بر چین 229شمارهٔ ۲۳۵: ماه اگر خوانم رخت را، نیست مه تاب ...230شمارهٔ ۲۳۶: عشق اگر بازد کسی با روی دلداری چن ...231شمارهٔ ۲۳۷: ندا آمد به جان از چرخ پروین 232شمارهٔ ۲۳۸: آیینه دل پاک دار، ای طالب دیدار ا ...233شمارهٔ ۲۳۹: زلفت شب است ای سیمتن! رویت مه تاب ...234شمارهٔ ۲۴۰: نگارا بی سر زلفت پریشانم، به جان ...235شمارهٔ ۲۴۱: عاشقم بر قامت رعنای تو 236شمارهٔ ۲۴۲: دل مردم به جان آمد ز دست آن کمان ...237شمارهٔ ۲۴۳: دویی شرک است از آن بگذر، موحد باش ...238شمارهٔ ۲۴۴: در عشق تو ای مهرو! عاشق چو منی کو ...239شمارهٔ ۲۴۵: ای جان عاشق از لب جانان ندا شنو 240شمارهٔ ۲۴۶: با غیر مگو حالم، کاغیار نداند به 241شمارهٔ ۲۴۷: باز آمد آن خورشید جان در رخ نقاب ...242شمارهٔ ۲۴۸: ای خیال چشم مستت خون صهبا ریخته 243شمارهٔ ۲۴۹: ماییم دل ز عالم بر زلف یار بسته 244شمارهٔ ۲۵۰: ای بر گل عذارت ریحان تر نوشته 245شمارهٔ ۲۵۱: ای نوبت جمال تو در ملک جان زده 246شمارهٔ ۲۵۲: ای رخ ماه پیکرت شاهد بر پری زده 247شمارهٔ ۲۵۳: ای به میان دلبران زلف تو بر سر آم ...248شمارهٔ ۲۵۴: ای جمالت نسخه اسماء حسنی آمده 249شمارهٔ ۲۵۵: دلیل ما شد آن ساقی به دارالعیش می ...250شمارهٔ ۲۵۶: منم آن رند فرزانه که دادم جان به ...251شمارهٔ ۲۵۷: تا بر اطراف سمن مشک ختن ریخته ای 252شمارهٔ ۲۵۸: ای ماه من چرا ستم از سر گرفته ای 253شمارهٔ ۲۵۹: بر گل از عنبر تر نقطه سودا زده ای 254شمارهٔ ۲۶۰: بر گرد مه ز مشک خطی برکشیده ای 255شمارهٔ ۲۶۱: دلیل صبح سعادت، محمد عربی 256شمارهٔ ۲۶۲: ای که حاجت ز در اهل ریا می طلبی 257شمارهٔ ۲۶۳: گر شبی دولت به دستم زلف یار انداخ ...258شمارهٔ ۲۶۴: یارب، ای سرو من! امشب در کنار کیس ...259شمارهٔ ۲۶۵: ای ز قیام قامتت هر طرفی قیامتی 260شمارهٔ ۲۶۶: ای باغ جنت از گل روی تو آیتی 261شمارهٔ ۲۶۷: ای ظاهر از مظاهر اشیا! خوش آمدی 262شمارهٔ ۲۶۸: گر کنی قبله جان روی نگاری، باری 263شمارهٔ ۲۶۹: منه بر مهر خوبان دل، نصیب از عقل ...264شمارهٔ ۲۷۰: گمان مبر که به صد جور و صد دل آزا ...265شمارهٔ ۲۷۱: ای بر دل پردردم هردم ز تو آزاری 266شمارهٔ ۲۷۲: وصالت عمر جاوید است و بخت سعد و ف ...267شمارهٔ ۲۷۳: با چنین رفتن، به منزل کی رسی؟268شمارهٔ ۲۷۴: عاشقانت گرچه بسیارند، ما زانها یک ...269شمارهٔ ۲۷۵: دم حق دمید در ما، دم فضل لایزالی 270شمارهٔ ۲۷۶: فضل حق می دهدم هردم از این می جام ...271شمارهٔ ۲۷۷: گوهر دریای وحدت آدم است، ای آدمی 272شمارهٔ ۲۷۸: بیار ای ساقی مهوش! می گلرنگ روحان ...273شمارهٔ ۲۷۹: دل ما جای غم توست و تو هم می دانی 274شمارهٔ ۲۸۰: به عشقت جان و دل دادم به غم زان گ ...275شمارهٔ ۲۸۱: بیا ای احسن صورت! بیا ای اکمل معن ...276شمارهٔ ۲۸۲: زلف را بر هر دو رخ جا می کنی 277شمارهٔ ۲۸۳: جام شراب و ساقی زیبا و بانگ نی 278شمارهٔ ۲۸۴: اگر میرم ز ناز نازنینی 279شمارهٔ ۲۸۵: زهی چشم و زهی ابرو، زهی روی 280شمارهٔ ۲۸۶: پاک دار آینه ات آینه اللهی 281شمارهٔ ۲۸۷: گر تو عاشق می شوی بر «واو» شو بر ...282شمارهٔ ۲۸۸: از می عشقش کنون مستم نه هی 283شمارهٔ ۲۸۹: ز سودای سر زلفش سرم دنگ است و سود ...284شمارهٔ ۲۹۰: ببرد آرام و صبر از من پری پیکر دل ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ