کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر کنی قبله جان روی نگاری، باری
    ور بری عمر به سر با غم یاری، باری
    کار عشق است برو دست بدار از همه کار
    گر کند عمر کسی صرف به کاری، باری
    زلف او محشر جان است دلا سعیی کن
    که در آن حلقه درآیی به شماری، باری
    دل به دام تو درافتاد زهی صید ضعیف
    کاشکی با همه می بود شکاری، باری
    غرق دریای غمش تا نشوی با لب خشک
    برو ای خواجه! تو بنشین به کناری، باری
    گر چو چشمش نتوانی که شوی مست ابد
    با چنان غمزه شوخش به خماری باری
    ای نسیمی ز خدا دولت منصور طلب
    عاشق ار کشته شود بر سر داری باری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha