کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زلف را بر هر دو رخ جا می کنی
    غارت جان، قصد دلها می کنی
    می دهی ساغر ز چشم پرخمار
    سالکان را مست و شیدا می کنی
    در جهان از زلف و رخسار این قمر!
    هر زمان صد فتنه پیدا می کنی
    کرده ای آیینه ما را و در او
    صورت خود را تماشا می کنی
    پرده برمی داری از روی چو ماه
    گنج حق را آشکارا می کنی
    گوشه گیران مرقع پوش را
    بت پرست عشق و رسوا می کنی
    دانه می سازی ز خال عنبرین
    دام دل زلف سمن سا می کنی
    می کنی با عاشقان ناز و عتاب
    مدعی را آفرین ها می کنی
    بیدلی را هردم ای لیلی چو من
    عاشق و مجنون و شیدا می کنی
    مشکل هردو جهان حل می شود
    چون ز گیسو یک گره وا می کنی
    کس ندیده است این قیامت ها که تو
    در جهان ای سدره بالا! می کنی
    اهل معنی را به دور زلف و خال
    همچو نقطه بی سر و پا می کنی
    طور سینای تجلی توییم
    ای که ما را طور سینا می کنی
    ای نسیمی از دم روح القدس
    مردگان را حشر و احیا می کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha