عمادالدین نسیمی
غزل ها
شمارهٔ ۲۶۸: گر کنی قبله جان روی نگاری، باری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر کنی قبله جان روی نگاری، باری ور بری عمر به سر با غم یاری، باری کار عشق است برو دست بدار از همه کار گر کند عمر کسی صرف به کاری، باری زلف او محشر جان است دلا سعیی کن که در آن حلقه درآیی به شماری، باری دل به دام تو درافتاد زهی صید ضعیف کاشکی با همه می بود شکاری، باری غرق دریای غمش تا نشوی با لب خشک برو ای خواجه! تو بنشین به کناری، باری گر چو چشمش نتوانی که شوی مست ابد با چنان غمزه شوخش به خماری باری ای نسیمی ز خدا دولت منصور طلب عاشق ار کشته شود بر سر داری باری عمادالدین نسیمی