کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زلف تو شب قدر من و روی تو عید است
    وز زلف تو اندیشه ادراک بعید است
    ابروی تو هریک مه عید است از آنرو
    در عالم از ابروی تو پیوسته دو عید است
    تا روی تو را دیده ام ای ماه دل افروز
    روزم همه چون طالع و بخت تو سعید است
    هرگز نفسی در دو جهان شاد مبادا
    آن دل که ز درد تو به درمان نرسیده است
    خالی نبود تا ابد از نور تجلی
    آن را که به رخسار تو بینا شده دیده است
    رخصت ندهد عقل اگر خوانمت انسان
    انسان خداروی، بدینسان که شنیده است
    دانی که ز عالم که برد دین به سلامت
    آن دل که به کفر سر زلفت گرویده است
    تا قبله عشاق تو از روی تو شد راست
    چون طاق دو ابروی تو محراب خمیده است
    تا وصف رخت در قلم آورد نسیمی
    خط بر ورق حسن رخ ماه کشیده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha