کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر که را اندیشه زلف تو در دل جا گرفت
    چون سر زلفت وجودش مو به مو سودا گرفت
    با دهانت نکته ای می گفتم از اسرار غیب
    سالک از راه حقیقت خرده ها بر ما گرفت
    تا دم از بوی سر زلف تو زد باد صبا
    آهوی چین نافه خود را به زیر پا گرفت
    در ز رشک نظم دندان تو و گفتار من
    شد ز چشم افتاده چون اشک و ره دریا گرفت
    ایمن است از غارت اندیشه و تاراج عقل
    عشقت ای سلطان خوبان کشور دل تا گرفت
    چون تو بی همتا نگاری در دو عالم کس ندید
    کو دو عالم را به حسن روی بی همتا گرفت
    می خور، ای دل، می ز دست ساقی عشق و مباش
    در غم زاهد که او نگرفت ساغر یا گرفت
    در هوای عشقت آن مرغی که فانی شد ز خویش
    بر سر قاف هویت منزل عنقا گرفت
    ای که می خوانی به سرو و سدره قدش را خموش
    کار سرو از قد و بالا کی چنین بالا گرفت
    با تو امروز از کجا یابد مجال اتصال
    هر که را دامن امید وعده فردا گرفت
    تا عیان شد آتش انی انا الله از رخت
    شعله نور تجلی در همه اشیا گرفت
    چون نسیمی هر که رویت دید انا الحق می زند
    رخ بپوشان ورنه خواهد کن فکان غوغا گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha