چشم ما بینا به حق شد، ما به حق بینا شدیم
صورت خود یافتیم آیینه اشیا شدیم
تا شدیم از نکته چون عیسی و موسی باخبر
نوح را کشتی و اهل شرک را دریا شدیم
چون کمال معرفت گشتیم از فضل اله
عالم تعلیم علم علم الاسما شدیم
در محیط قل هوالله احد گشتیم غرق
لاجرم در ملک وحدت واحد و یکتا شدیم
صورت نقش من و او در میان سرپوش بود
چون بدین معنی رسیدیم از گلی پیدا شدیم
چون به سر کنت کنزا ما به حق بردیم راه
همچو خورشید از دل هر ذره ای گویا شدیم
ما چو عنقای ازل بودیم در قاف قدیم
نقل جا کردیم از آنجا، این زمان اینجا شدیم
نقطه پرگار هستی بی سر و پا یافتیم
زان جهت چون دور دایم بی سر و بی پا شدیم
چون نسیمی یافت در هر دو جهان مقصود خویش
بی نیاز از کام امروز و غم فردا شدیم