آن شهنشاهم که از نطق «هی العلیا»ی من
ما سوی الله نقطه ای آمد به زیر پای من
آفتاب وحدتم من زان که در صبح طلوع
کثرت ذرات شد پیدا ز نور رای من
اتحاد عین و غین عالم سر حروف
اول حرف فی است آخر دلیلش یای من
از سه حرف است بعد وحی عالم عینی تمام
وان سه لام است و فی و ضی افضل ایمای من
عشره کامل که در کلتایدیه شد تمام
شد عیان از بیست و هشت آن سر ز حرف زای من
تسع آیات از ید بیضای موسی شد پدید
نه فلک طی شد از آن در دست شکل طای من
آن که در هر خوشه ای صد دانه را باشد وجود
نقطه ای بر طا نهادم رو نمود از ظای من
چل صباحی طینت اصل وجود کاینات
با الف بی ظاهر است تی و ثی و حای من
آن جمیلی کز کمال حسن خط وجه او
عاشقان شوریده اند، بنمود رو از رای من
کنز مخفی آن که صورت یافت از ام الکتاب
حرفها را آیتش داده مکان در خای من
شش جهات گنبد نیلوفری را از سه روح
می توان دیدن عیان در صورت یک تای من