کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای به میان دلبران زلف تو بر سر آمده
    گل ز رخ تو منفعل، لاله به هم برآمده
    دیده ندیده، تا جهان هست، به لطف قامتت
    بر لب جویبار جان سرو سمنبر آمده
    گرچه نهد بر آسمان مسند حسن مه، ولی
    سلطنت جمال را روی تو در خور آمده
    چشم جهان به خواب خوش هیچ ندیده تاکنون
    فتنه چنین که در جهان روی تو دلبر آمده
    طبع و مزاج و آب و گل هست تو را، ز جان و دل
    ای همه حسن و جوهرت روح مصورت آمده
    ای ز درم به فال سعد آمده باز، مرحبا
    چون تو که دید دولتی کز در کس درآمده؟
    گرچه خوش است در نظر حسن و طراوت قمر
    هست به چشم اهل دل روی تو خوشتر آمده
    توبه چگونه نشکند گوشه نشین، که در جهان
    چشم و لب تو هریکی با می و ساغر آمده
    هست نسیمی گدا آنکه ز فیض فضل حق
    دیده عشق پرتوش معدن گوهر آمده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha