کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به بوی زلف مشکینت گرفتار صبا بودم
    چه دانستم من خاکی که عمری باد پیمودم
    مرا چون عود می سوزی و بوی من همی آید
    که روزی یا شبی ناگه (بگیرد) دامنت دودم
    من از دیده چه ها دیدم! چه ها آورد بر رویم
    که جز خون جگر کاری ز آب دیده نگشودم
    به جامی دستگیری کن مرا ساقی که مخمورم
    می صافی اگر نبود به دردی از تو خشنودم
    چو آگه نیستند ار شیوه چشم تو هشیاران
    به جامی بی خبر گردان چو چشم خویشتن زودم
    صفایی از قدح پیداست امشب از می صافی
    که عکسی در قدح ساقی ز حسن خویش بنمودم
    نسیمی! شست و شویی ده به می این دلق ازرق را
    که دلگیر است و تاریک دلق زرق اندودم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha