به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

عمادالدین نسیمی

عمادالدین نسیمیغزل هاشمارهٔ ۴۹: لوح محفوظ است پیشانی و قرآن روی دوست

1790عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

لوح محفوظ است پیشانی و قرآن روی دوست
«کل شی ء هالک » لاریب اندر شأن اوست
چشمه حیوان کز او شد زنده جاوید خضر
در بهشت روی او دیدم روان آن چارجوست
کی تواند یافت از ماهیت معنی خبر
آن که در باغ جهان حیران و مست رنگ و بوست
چند باشی بسته ظن و بعید از معرفت؟
طالب مغزی شو آخر چند گردی گرد پوست؟
شاهد غیبی به معنی هست حاضر با همه
غافل کوته نظر چندین چرا در جست و جوست
ای به گرد معصیت آلوده دامن عمرها
آب رحمت آمد آگه شو که وقت شست و شوست
همنشینت خضر و در ظلمات جهلی گم شده
از عطش مردی و آب سلسبیلت در سبوست
ای ز غفلت در حجاب سر وجه الله اگر
طالب دیدار حقی وجه حق روی نکوست
می کشد عشقت نسیمی را و احیا می کند
عشق هستی سوز را با هر که هست این طبع و خوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۸: الله الله این چه نور است آفتاب روی ...2شمارهٔ ۴۹: لوح محفوظ است پیشانی و قرآن روی دو ...3شمارهٔ ۵۰: غرقه در دریای عشقش حال ما داند که ...4شمارهٔ ۵۱: مشرک بی دیده کی احوال ما داند که چ ...5شمارهٔ ۵۲: خلاق دو عالم بجز از فضل خدا نیست 6شمارهٔ ۵۳: جز وصل رخت چاره درد دل ما نیست 7شمارهٔ ۵۴: جانا بیا که صحبت جان بی تو هیچ نیس ...8شمارهٔ ۵۵: هر که با جام می لعل لبش همدم نیست 9شمارهٔ ۵۶: خاک باد آن سر که در وی سر سودای تو ...10شمارهٔ ۵۷: حیات زنده دلان جز به عشقبازی نیست 11شمارهٔ ۵۸: نرنجم از تو گرت سوی ما نگاهی نیست 12شمارهٔ ۵۹: خلاف خوی رضا، یار ما گرفت و گذاشت 13شمارهٔ ۶۰: آرزومندی و درد هجر یار از حد گذشت 14شمارهٔ ۶۱: ای که بردی تو به خوبی گرو از حور ب ...15شمارهٔ ۶۲: دل بی تو از نعیم دو عالم ملال یافت 16شمارهٔ ۶۳: خون ببار از مژه ای دیده! که دلدار ...17شمارهٔ ۶۴: هر که را اندیشه زلف تو در دل جا گر ...18شمارهٔ ۶۵: ای سایه الهی ظل همای زلفت 19شمارهٔ ۶۶: ای شمع فلک پرتوی از روی چو ماهت 20شمارهٔ ۶۷: ای نور رخت مطلع انوار هدایت 21شمارهٔ ۶۸: گر به می تشنه شود آن لب باریک مزاج 22شمارهٔ ۶۹: سی و دو خط رخت گنج ترا افتتاح 23شمارهٔ ۷۰: می روم با درد و حسرت از دیارت، خیر ...24شمارهٔ ۷۱: رفتم اینک از سر کوی تو ای جان! خیر ...25شمارهٔ ۷۲: ز بند زلف تو جان مرا نجات مباد 26شمارهٔ ۷۳: تا از لب و چشم تو به عالم خبر افتا ...27شمارهٔ ۷۴: تا پرده ز رخسار چو ماه تو برافتاد 28شمارهٔ ۷۵: کس بدین آیین حسن از مادر گیتی نزاد 29شمارهٔ ۷۶: دست قدرت بر عذارت خال مشکین تا نها ...30شمارهٔ ۷۷: ماه نو چون دیدم ابروی توام آمد به ...31شمارهٔ ۷۸: دلی دارم که در وی غم نگنجد 32شمارهٔ ۷۹: گل صدبرگ من سنبل بر اطراف سمن دارد 33شمارهٔ ۸۰: شمع رویت صفت نور تجلی دارد 34شمارهٔ ۸۱: احوال درد ما بر درمان که می برد؟35شمارهٔ ۸۲: کیست آن سرو که بر راه گذر می گذرد 36شمارهٔ ۸۳: دلدار ما به عهد محبت وفا نکرد 37شمارهٔ ۸۴: در کوی خرابات مناجات توان کرد 38شمارهٔ ۸۵: از تو خوبی طمع مهر و وفا نتوان کرد 39شمارهٔ ۸۶: قاصدی کو تا به جان پیغام دلدار آور ...40شمارهٔ ۸۷: دل از عشق پریرویان دل من برنمی گیر ...41شمارهٔ ۸۸: گر سعادت نظری بر من زار اندازد 42شمارهٔ ۸۹: دلم ز مهر تو آن دم چو صبح دم می زد 43شمارهٔ ۹۰: مشتاق گل از سرزنش خار نترسد 44شمارهٔ ۹۱: بر دلم هردم جفای بی وفایی می رسد 45شمارهٔ ۹۲: ز تو چشم وفا داریم و هیهات این کجا ...46شمارهٔ ۹۳: اگر گویم که مهر و مه، ز رخسارت حیا ...47شمارهٔ ۹۴: مست شراب عشقش بی باده مست باشد 48شمارهٔ ۹۵: شب قدر بی قراران سر زلف یار باشد 49شمارهٔ ۹۶: مأوای غمت جز دل پردرد نباشد 50شمارهٔ ۹۷: خوبی و بتا از تو جفا دور نباشد 51شمارهٔ ۹۸: در سر غم تو دارم دستار و سر چه باش ...52شمارهٔ ۹۹: چه نکته بود که ناگه ز غیب پیدا شد 53شمارهٔ ۱۰۰: ندانم تا دگربار این دل ریشم چه شی ...54شمارهٔ ۱۰۱: ای که رخت به روشنی غیرت آفتاب شد 55شمارهٔ ۱۰۲: مهر رخسار تو داغ عشق بر دل می کشد 56شمارهٔ ۱۰۳: سلطنت کی کند آن شاه که درویش نشد 57شمارهٔ ۱۰۴: آن آفتاب دولت بر چرخ ما برآمد 58شمارهٔ ۱۰۵: روح القدس از کوی خرابات برآمد 59شمارهٔ ۱۰۶: تا فضل خدا بر صفت ذات برآمد 60شمارهٔ ۱۰۷: بهار آمد بهار آمد بهار سبزپوش آمد 61شمارهٔ ۱۰۸: گشودم در ازل مصحف، رخ یارم به فال ...62شمارهٔ ۱۰۹: چنین که چهره خوب تو دلبری داند 63شمارهٔ ۱۱۰: دل زار از تو بیزاری تواند کرد، نت ...64شمارهٔ ۱۱۱: عارفان از دو جهان صحبت جانان طلبن ...65شمارهٔ ۱۱۲: تقلید روان از ره توحید بعیدند 66شمارهٔ ۱۱۳: آنان که به تقلید مجرد گرویدند 67شمارهٔ ۱۱۴: عشاق، هوای رخ زیبای تو دارند 68شمارهٔ ۱۱۵: کیست که از ره کرم حاجت ما روا کند 69شمارهٔ ۱۱۶: تشبیه رویت آن که به گل یاسمن کند 70شمارهٔ ۱۱۷: دل فغان از جورت ای جان حاش لله چو ...71شمارهٔ ۱۱۸: یار ما صاحب حسن است جفا چون نکند 72شمارهٔ ۱۱۹: چشمی که جز مطالعه روی او کند 73شمارهٔ ۱۲۰: ماه بدر از روی خورشیدم حکایت می ک ...74شمارهٔ ۱۲۱: عقل را سودای گیسوی تو مجنون می کن ...75شمارهٔ ۱۲۲: صاحب نظران قیمت سودای تو دانند 76شمارهٔ ۱۲۳: عارفان روی تو را نور یقین می خوان ...77شمارهٔ ۱۲۴: آنجا که وصف سرو گل اندام ما کنند 78شمارهٔ ۱۲۵: عابدان حق سجود قبله رویت کنند 79شمارهٔ ۱۲۶: سر چه باشد که نثار قدم یار کنند 80شمارهٔ ۱۲۷: دردمندان تو اندیشه درمان نکنند 81شمارهٔ ۱۲۸: صور دمم تا همه بی جان شوند 82شمارهٔ ۱۲۹: حق بین نظری باید تا روی مرا بیند 83شمارهٔ ۱۳۰: قمر از روی تو دارد خبری، می گویند 84شمارهٔ ۱۳۱: قبله عشاق عارف صورت رحمان بود 85شمارهٔ ۱۳۲: آمد از کتم عدم این نطفه در ملک وج ...86شمارهٔ ۱۳۳: بازآ که بی رویت شدم سیر از جهان و ...87شمارهٔ ۱۳۴: نیستم یک دم ز عشقت ای صنم پروای خ ...88شمارهٔ ۱۳۵: آفتاب روی یار از مطلع جان رخ نمود 89شمارهٔ ۱۳۶: گر ماه من شبی چون تابان قمر برآید 90شمارهٔ ۱۳۷: شبی که ماه من از مطلع جمال برآید 91شمارهٔ ۱۳۸: به جان وصل تو می خواهم ولیکن برنم ...92شمارهٔ ۱۳۹: مقام عشق مهرویان دل پردرد می باید 93شمارهٔ ۱۴۰: مرا خون هست از چشمم، می و ساغر نم ...94شمارهٔ ۱۴۱: بیا که بی تو مرا این جهان نمی بای ...95شمارهٔ ۱۴۲: آن کو نظر به روی تو کرد و خدا ندی ...96شمارهٔ ۱۴۳: کشته عشق ترا گر خونبها خواهد رسید 97شمارهٔ ۱۴۴: جان به لب تا نرسید از تو به کامی ...98شمارهٔ ۱۴۵: ساقی سیمین برآمد باده می باید کشی ...99شمارهٔ ۱۴۶: شرح غم دل ما با یار ما که گوید؟100شمارهٔ ۱۴۷: روشن است این و راست می گوید 101شمارهٔ ۱۴۸: کفر زلفت گر نهد بر سر مرا یکبار ب ...102شمارهٔ ۱۴۹: مست جام حسن یارم وز دو چشمش پرخما ...103شمارهٔ ۱۵۰: در خرابات عشق وقت سحر 104شمارهٔ ۱۵۱: دوش باز آمد به برج آن طالع ماهم د ...105شمارهٔ ۱۵۲: ای با دلم عشق تو را هر لحظه بازار ...106شمارهٔ ۱۵۳: ای گل روی تو را حسن و بهایی دگر 107شمارهٔ ۱۵۴: رق منشور است انسان، رق نگر 108شمارهٔ ۱۵۵: دلبری دارم بغایت شوخ چشم و فتنه گ ...109شمارهٔ ۱۵۶: اگر او او نماید ید رخ چون مه مه و ...110شمارهٔ ۱۵۷: تکیه کن بر فضل حق، ای دل ز هجران ...111شمارهٔ ۱۵۸: ای ز آفتاب رویت روز جهان منور 112شمارهٔ ۱۵۹: بر سینه من ناوک مژگان زده ای باز 113شمارهٔ ۱۶۰: بر سر کوی تو دارم سر سربازی باز 114شمارهٔ ۱۶۱: زلف یارم را نه تنها دلبری کار است ...115شمارهٔ ۱۶۲: ز من که طایر قافم نشان عنقا پرس 116شمارهٔ ۱۶۳: ای صورت جمالت بر لوح جان منقش 117شمارهٔ ۱۶۴: باطن صافی ندارد صوفی پشمینه پوش 118شمارهٔ ۱۶۵: رشته پرتاب جان تا چند سوزانم چو ش ...119شمارهٔ ۱۶۶: می کشد دل یک طرف خط تو کاکل یک طر ...120شمارهٔ ۱۶۷: صراحی می زند هردم انالحق 121شمارهٔ ۱۶۸: ای صبا هست رخ یار بغایت نازک 122شمارهٔ ۱۶۹: تا شنیدم سخن فضل خدا در کپنک 123شمارهٔ ۱۷۰: دولت وصل تو را یافته ام در کپنک 124شمارهٔ ۱۷۱: ای از لب تو تنگ شکر آمده به تنگ 125شمارهٔ ۱۷۲: این چه چشم است این چه ابرو این چه ...126شمارهٔ ۱۷۳: در ضمیرم روز و شب نقش تو می بندد ...127شمارهٔ ۱۷۴: خرامان میرود دلبر به بستان وقت گل ...128شمارهٔ ۱۷۵: ای ز رخسارت الی الرحمن ذوالعرش ال ...129شمارهٔ ۱۷۶: بر من جفا ز غمزه یار است والسلام 130شمارهٔ ۱۷۷: لوح محفوظ است رویش زلف و خال و خط ...131شمارهٔ ۱۷۸: صورت رحمان من آن روی نکو دانسته ا ...132شمارهٔ ۱۷۹: من به توفیق خدا، ره به خدا یافته ...133شمارهٔ ۱۸۰: تا منور شد ز خورشید رخ او دیده ام 134شمارهٔ ۱۸۱: نظر برداشت از من تا حبیبم 135شمارهٔ ۱۸۲: من شاهباز زاده شاه شریعتم 136شمارهٔ ۱۸۳: من گنج لامکانم اندر مکان نگنجم 137شمارهٔ ۱۸۴: به بوی زلف مشکینت گرفتار صبا بودم 138شمارهٔ ۱۸۵: در خمارم ساقیا! جام جمی می بایدم 139شمارهٔ ۱۸۶: من آن گنجم که در باطن هزاران گنج ...140شمارهٔ ۱۸۷: قسم به مهر جمالت که جز تو ماه ندا ...141شمارهٔ ۱۸۸: ترک شراب کی کنم من که چو رند فاسق ...142شمارهٔ ۱۸۹: هر آن نقشی که می بندی نگارا ناقش ...143شمارهٔ ۱۹۰: منم آن دو هفته ماهی که بر آسمان ج ...144شمارهٔ ۱۹۱: پیش روی فضل حق جان را یقین قربان ...145شمارهٔ ۱۹۲: شد ملول از خرقه ازرق دل من، چون ک ...146شمارهٔ ۱۹۳: فضل اله یار شد یار دگر چه می کنم 147شمارهٔ ۱۹۴: چشم مستش به خواب می بینم 148شمارهٔ ۱۹۵: شبی چون شمع می خواهم که پیش یار ب ...149شمارهٔ ۱۹۶: ما حاصل از حیات رخ یار کرده ایم 150شمارهٔ ۱۹۷: علت غایی ز امر کن فکان ما بوده ای ...151شمارهٔ ۱۹۸: ما مرید پیر دیر و ساکن میخانه ایم 152شمارهٔ ۱۹۹: چشم ما بینا به حق شد، ما به حق بی ...153شمارهٔ ۲۰۰: صلاح از ما مجو زاهد که ما رندیم و ...154شمارهٔ ۲۰۱: با روی او مگو که ز گلزار فارغیم 155شمارهٔ ۲۰۲: ای که نگذشتی ز رویش بر صراط مستقی ...156شمارهٔ ۲۰۳: گوهر گنج حقیقت به حقیقت ماییم 157شمارهٔ ۲۰۴: شق شد سماوات دخان از وجه خوب دلبر ...158شمارهٔ ۲۰۵: ناوک غمزه هر دمم می زند از کمین ک ...159شمارهٔ ۲۰۶: سر خدا که بود نهان در همه جهان 160شمارهٔ ۲۰۷: ح ا ج یا خدای جهان!161شمارهٔ ۲۰۸: ای جمالت گشته پیدا در نهان خویشتن 162شمارهٔ ۲۰۹: به کوی یار می باید به چشم خونفشان ...163شمارهٔ ۲۱۰: حدیث لعل تو نتوان بدین زبان گفتن 164شمارهٔ ۲۱۱: تو رسم دلبری داری و دانی دلبری کر ...165شمارهٔ ۲۱۲: بیار باده که عید است و روز می خور ...166شمارهٔ ۲۱۳: طالب توحید را باید قدم بر «لا» زد ...167شمارهٔ ۲۱۴: گفته بودی با تو کار من به سر خواه ...168شمارهٔ ۲۱۵: طالب یار، اول او را یار می باید ش ...169شمارهٔ ۲۱۶: من ز عشق یار نتوانم به جان بازآمد ...170شمارهٔ ۲۱۷: نه چرخ دیده نه سیاره از بدایت حسن 171شمارهٔ ۲۱۸: ساقی! نسیم وقت گل آمد شتاب کن 172شمارهٔ ۲۱۹: گر طالب بقایی اول فنا طلب کن 173شمارهٔ ۲۲۰: بیا ای گنج بی پایان، چو خود ما را ...174شمارهٔ ۲۲۱: ای دل ار پخته عشقی، طمع خام مکن 175شمارهٔ ۲۲۲: قصد زلف یار داری در سر ای دل هی م ...176شمارهٔ ۲۲۳: با بخت سعد یارم چون هست یار با من 177شمارهٔ ۲۲۴: گل ز خجالت آب شد پیش رخ نگار من 178شمارهٔ ۲۲۵: گر شبی بازآید از در شمع جان افروز ...179شمارهٔ ۲۲۶: ای دهانت پسته خندان من 180شمارهٔ ۲۲۷: آن شهنشاهم که از نطق «هی العلیا»ی ...181شمارهٔ ۲۲۸: ای در بلا فتاده دل مبتلای من 182شمارهٔ ۲۲۹: با چنین حسن آن صنم گر بی حجاب آید ...183شمارهٔ ۲۳۰: گر شبی ماه من از ابر نقاب آید برو ...184شمارهٔ ۲۳۱: آن که ماه از شرم رویش بی نقاب آید ...185شمارهٔ ۲۳۲: روی خداست ای صنم روی تو، رای من ب ...186شمارهٔ ۲۳۳: عاقل دانا بیاب آیت سحر مبین 187شمارهٔ ۲۳۴: ای سر زلف شکن بر شکن و چین بر چین 188شمارهٔ ۲۳۵: ماه اگر خوانم رخت را، نیست مه تاب ...189شمارهٔ ۲۳۶: عشق اگر بازد کسی با روی دلداری چن ...190شمارهٔ ۲۳۷: ندا آمد به جان از چرخ پروین 191شمارهٔ ۲۳۸: آیینه دل پاک دار، ای طالب دیدار ا ...192شمارهٔ ۲۳۹: زلفت شب است ای سیمتن! رویت مه تاب ...193شمارهٔ ۲۴۰: نگارا بی سر زلفت پریشانم، به جان ...194شمارهٔ ۲۴۱: عاشقم بر قامت رعنای تو 195شمارهٔ ۲۴۲: دل مردم به جان آمد ز دست آن کمان ...196شمارهٔ ۲۴۳: دویی شرک است از آن بگذر، موحد باش ...197شمارهٔ ۲۴۴: در عشق تو ای مهرو! عاشق چو منی کو ...198شمارهٔ ۲۴۵: ای جان عاشق از لب جانان ندا شنو 199شمارهٔ ۲۴۶: با غیر مگو حالم، کاغیار نداند به 200شمارهٔ ۲۴۷: باز آمد آن خورشید جان در رخ نقاب ...201شمارهٔ ۲۴۸: ای خیال چشم مستت خون صهبا ریخته 202شمارهٔ ۲۴۹: ماییم دل ز عالم بر زلف یار بسته 203شمارهٔ ۲۵۰: ای بر گل عذارت ریحان تر نوشته 204شمارهٔ ۲۵۱: ای نوبت جمال تو در ملک جان زده 205شمارهٔ ۲۵۲: ای رخ ماه پیکرت شاهد بر پری زده 206شمارهٔ ۲۵۳: ای به میان دلبران زلف تو بر سر آم ...207شمارهٔ ۲۵۴: ای جمالت نسخه اسماء حسنی آمده 208شمارهٔ ۲۵۵: دلیل ما شد آن ساقی به دارالعیش می ...209شمارهٔ ۲۵۶: منم آن رند فرزانه که دادم جان به ...210شمارهٔ ۲۵۷: تا بر اطراف سمن مشک ختن ریخته ای 211شمارهٔ ۲۵۸: ای ماه من چرا ستم از سر گرفته ای 212شمارهٔ ۲۵۹: بر گل از عنبر تر نقطه سودا زده ای 213شمارهٔ ۲۶۰: بر گرد مه ز مشک خطی برکشیده ای 214شمارهٔ ۲۶۱: دلیل صبح سعادت، محمد عربی 215شمارهٔ ۲۶۲: ای که حاجت ز در اهل ریا می طلبی 216شمارهٔ ۲۶۳: گر شبی دولت به دستم زلف یار انداخ ...217شمارهٔ ۲۶۴: یارب، ای سرو من! امشب در کنار کیس ...218شمارهٔ ۲۶۵: ای ز قیام قامتت هر طرفی قیامتی 219شمارهٔ ۲۶۶: ای باغ جنت از گل روی تو آیتی 220شمارهٔ ۲۶۷: ای ظاهر از مظاهر اشیا! خوش آمدی 221شمارهٔ ۲۶۸: گر کنی قبله جان روی نگاری، باری 222شمارهٔ ۲۶۹: منه بر مهر خوبان دل، نصیب از عقل ...223شمارهٔ ۲۷۰: گمان مبر که به صد جور و صد دل آزا ...224شمارهٔ ۲۷۱: ای بر دل پردردم هردم ز تو آزاری 225شمارهٔ ۲۷۲: وصالت عمر جاوید است و بخت سعد و ف ...226شمارهٔ ۲۷۳: با چنین رفتن، به منزل کی رسی؟227شمارهٔ ۲۷۴: عاشقانت گرچه بسیارند، ما زانها یک ...228شمارهٔ ۲۷۵: دم حق دمید در ما، دم فضل لایزالی 229شمارهٔ ۲۷۶: فضل حق می دهدم هردم از این می جام ...230شمارهٔ ۲۷۷: گوهر دریای وحدت آدم است، ای آدمی 231شمارهٔ ۲۷۸: بیار ای ساقی مهوش! می گلرنگ روحان ...232شمارهٔ ۲۷۹: دل ما جای غم توست و تو هم می دانی 233شمارهٔ ۲۸۰: به عشقت جان و دل دادم به غم زان گ ...234شمارهٔ ۲۸۱: بیا ای احسن صورت! بیا ای اکمل معن ...235شمارهٔ ۲۸۲: زلف را بر هر دو رخ جا می کنی 236شمارهٔ ۲۸۳: جام شراب و ساقی زیبا و بانگ نی 237شمارهٔ ۲۸۴: اگر میرم ز ناز نازنینی 238شمارهٔ ۲۸۵: زهی چشم و زهی ابرو، زهی روی 239شمارهٔ ۲۸۶: پاک دار آینه ات آینه اللهی 240شمارهٔ ۲۸۷: گر تو عاشق می شوی بر «واو» شو بر ...241شمارهٔ ۲۸۸: از می عشقش کنون مستم نه هی 242شمارهٔ ۲۸۹: ز سودای سر زلفش سرم دنگ است و سود ...243شمارهٔ ۲۹۰: ببرد آرام و صبر از من پری پیکر دل ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ