به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

آذر بیگدلی

آذر بیگدلیغزل هاشمارهٔ ۲۷: مرغ اسیرم، چمنم آرزوست

1990عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

مرغ اسیرم، چمنم آرزوست
بنده غریبم وطنم آرزوست
خنده ی گل چیست؟ از آن غنچه لب
خنده ی کنج دهنم آرزوست!
تشنه ی سرچشمه ی کوثر نیم
رشحه ی چاه ذقنم آرزوست
دور ز کویت، چو روم سوی خلد؛
نالم و گویم؛ وطنم آرزوست!
چون کشی از خلق نهانم ز کین
گفتنت آن دم که: منم آرزوست!
جان بدهم، گر تو بگویی بده
از لبت این یک سخنم آرزوست
دیده چو یعقوب شد آذر سفید
یوسف گل پیرهنم آرزوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۶: افغان که رفت جانم و جانانم آرزوست 2شمارهٔ ۲۷: مرغ اسیرم، چمنم آرزوست 3شمارهٔ ۲۸: گلی و بلبلی تا در چمن هست 4شمارهٔ ۲۹: بر آستان توام، شب چو شد، فغانی هست 5شمارهٔ ۳۰: آمدی، دیر و، دلم کز دوریت خون میگر ...6شمارهٔ ۳۱: این ترک تیغ بسته ی بازو گشاده کیست ...7شمارهٔ ۳۲: کسی را چون به بیدادت شکی نیست 8شمارهٔ ۳۳: دردی دارم که گفتنی نیست 9شمارهٔ ۳۴: غمت، که غیر منش با کس آشنایی نیست 10شمارهٔ ۳۵: سوخت دل، اما غبار کینه از کس برندا ...11شمارهٔ ۳۶: زبان، غمی که بدل داشتم نهان نگذاشت 12شمارهٔ ۳۷: دوشم بپرسش آمد و تا لب گشود رفت 13شمارهٔ ۳۸: ای که گفتی: ز در دوست درون نتوان ر ...14شمارهٔ ۳۹: حرف جورت، همه جا با همه کس خواهم گ ...15شمارهٔ ۴۰: بر آستانه اش امشب خوشم که جانان گف ...16شمارهٔ ۴۱: هم خنده خوش است و هم خرامت!17شمارهٔ ۴۲: هر مرغ که میپرد ز بامت 18شمارهٔ ۴۳: چو بر مزار من آید بجلوه آن قد و قا ...19شمارهٔ ۴۴: ز آن سویش ای نسیم صبا میفرستمت 20شمارهٔ ۴۵: گیرم بعجز دامنت و جان سپارمت 21شمارهٔ ۴۶: حیات جاودان بخشد بعاشق لعل خندانت 22شمارهٔ ۴۷: کجا روم؟ که اگر باشدم ز دست شکایت 23شمارهٔ ۴۸: نهم بپای کسی سر، که سر نهاده بپایت 24شمارهٔ ۴۹: من از غمت، زبانی، با خلق در شکایت 25شمارهٔ ۵۰: نهم بر خاک پهلو شب، باین امید در ک ...26شمارهٔ ۵۱: وفا نگر، که وفائی ندیده از صیاد 27شمارهٔ ۵۲: گفتمش حرفی و امید که در گوشش باد 28شمارهٔ ۵۳: دلم، تاب تغافل، طاقت آزار هم دارد؛29شمارهٔ ۵۴: عاشقم و، عشق من زوال ندارد 30شمارهٔ ۵۵: پیش عذار تو، مه جمال ندارد 31شمارهٔ ۵۶: دلم، که شکوه ز بیداد دلبری دارد؛32شمارهٔ ۵۷: ز دشمنی بمنت، روزگار نگذارد 33شمارهٔ ۵۸: قاصد، از ننگ زمن نامه بجایی نبرد 34شمارهٔ ۵۹: گفتم: ای مه بی سبب یاری ز یاری بگذ ...35شمارهٔ ۶۰: چند روزی از سر کویت سفر خواهیم کرد 36شمارهٔ ۶۱: کشته ی عشقت ننالید از تو، آهی هم ن ...37شمارهٔ ۶۲: دایه، کت در مهد زر ای سیم تن میپرو ...38شمارهٔ ۶۳: یارم ز وفا چو دست گیرد 39شمارهٔ ۶۴: روز محشر، که ز هر گوشه کسی برخیزد؛40شمارهٔ ۶۵: ما را دگری جز سگ او یار نباشد 41شمارهٔ ۶۶: دم مرگم، ز غم هجر غمی بیش نباشد 42شمارهٔ ۶۷: چو رویت، لاله ی رنگین نباشد 43شمارهٔ ۶۸: خاکش، اگر ز دوری، بر باد رفته باشد 44شمارهٔ ۶۹: یار بهر خاطر اغیار زارم میکشد 45شمارهٔ ۷۰: آمد شب و، وقت یا رب آمد!46شمارهٔ ۷۱: از سینه دل رمید و بزلف تو رام ماند 47شمارهٔ ۷۲: گفتا که: بسینه ز منت کینه نماند؟!48شمارهٔ ۷۳: شبی که غیر در آن آستان نمیماند 49شمارهٔ ۷۴: پس از کشتن، نه بر سر قاتلم از کین ...50شمارهٔ ۷۵: صید کنان میروی، ای صنم صید بند؛51شمارهٔ ۷۶: مشکل که نشانی ز شهیدان تو یابند 52شمارهٔ ۷۷: نخست کاش در خانقاه می بستند 53شمارهٔ ۷۸: ستمکشان تو، از شکوه لب چنان بستند؛54شمارهٔ ۷۹: مرا عجز و تو را بیداد دادند 55شمارهٔ ۸۰: شراب شوق تو ما را چو در گلو ریزند 56شمارهٔ ۸۱: مطرب امشب ناله سر کرده است، نایی م ...57شمارهٔ ۸۲: اهل وفا، بآرزوی دل نمیرسند؛58شمارهٔ ۸۳: یار شد بیوفا، کسی چکند؟!59شمارهٔ ۸۴: آنکه با اهل وفا نابسته پیمان بشکند 60شمارهٔ ۸۵: ناله ی مرغ قفس، گر بچمن گوش کند 61شمارهٔ ۸۶: جانم، از جانان حکایت میکند 62شمارهٔ ۸۷: خو بجفا نگار من، کرده و بس نمیکند 63شمارهٔ ۸۸: مرغان اولی اجنحه، کاندر طیرانند 64شمارهٔ ۸۹: شب پره کو روز آفتاب نبیند 65شمارهٔ ۹۰: با هم افسوس بتانی که در این ملک شه ...66شمارهٔ ۹۱: کسی کز رشک نتواند که روزی با منت ب ...67شمارهٔ ۹۲: گرت بخاک شهیدان گذار خواهد بود 68شمارهٔ ۹۳: یاد باد آنکه ز یاری منت عار نبود 69شمارهٔ ۹۴: دوشم، به اهل بزم سر گفتگو نبود 70شمارهٔ ۹۵: بحسرت مردم و، آخر ندیدم روی یار خو ...71شمارهٔ ۹۶: از دلم داغ تمنای تو، مشکل برود؛72شمارهٔ ۹۷: بربست محمل ماه من، از تن توانم میر ...73شمارهٔ ۹۸: با پسته ی خندانت، شکر بچکار آید؟!74شمارهٔ ۹۹: مرا، کام دل، ازنگاهی برآید 75شمارهٔ ۱۰۰: ماه، بر روی چو ماهش نگرید 76شمارهٔ ۱۰۱: قاصدا، نامه یی از کوی فلانی بمن آ ...77شمارهٔ ۱۰۲: وفادارا، وفای من نگهدار؛78شمارهٔ ۱۰۳: جز دل نالان مرا ای گل، نه دمساز د ...79شمارهٔ ۱۰۴: ایزد سرشته هر دل از آب و گل دگر 80شمارهٔ ۱۰۵: بسته یی پای من و گویی: برو جای دگ ...81شمارهٔ ۱۰۶: میرمد صیاد، از نالیدن ما در قفس؛82شمارهٔ ۱۰۷: تا من افتادم بدام، افتاد غوغا در ...83شمارهٔ ۱۰۸: با مشک خطت، یاد ز عنبر نکند کس 84شمارهٔ ۱۰۹: چون صبر ز جور تو ستمگر نکند کس؟!85شمارهٔ ۱۱۰: صبحدم، در باغ هر کو خنده ی گل بای ...86شمارهٔ ۱۱۱: دلم، از بیکسی مینالد و، کس نیست د ...87شمارهٔ ۱۱۲: بمن باد صبا در پرده گوید کاش پیغا ...88شمارهٔ ۱۱۳: مهی، که مایه ی شادی عالم است غمش 89شمارهٔ ۱۱۴: از اسیران خود آن شه بیخبر بگذشت ح ...90شمارهٔ ۱۱۵: مشکل که برم من جان، آسان چو تو بر ...91شمارهٔ ۱۱۶: ای ساربان خدا را، آهسته رو بمنزل 92شمارهٔ ۱۱۷: بی تو چو می در قدح ریزم و شکر بجا ...93شمارهٔ ۱۱۸: یک قطره خون، ز تیغ بتان وام کرده ...94شمارهٔ ۱۱۹: منت جفا ز وفا برگزیده آمده ام!95شمارهٔ ۱۲۰: در قفس خود را بیاد آشیان انداختم 96شمارهٔ ۱۲۱: نکهتی امشب از آن زلف دو تا میخواس ...97شمارهٔ ۱۲۲: اگر نه احتراز از شادی اغیار میکرد ...98شمارهٔ ۱۲۳: نمیگویم نمیکردی اگر شادم چه میکرد ...99شمارهٔ ۱۲۴: در آن ساعت که بگرد تو ای خود کام ...100شمارهٔ ۱۲۵: شد عمر و، ز ایام دل شاد ندیدم؛101شمارهٔ ۱۲۶: نیم غمگین، ولی خود را غمین از بهر ...102شمارهٔ ۱۲۷: گر روی تو بینم و بمیرم 103شمارهٔ ۱۲۸: غمین، چند از برت با چشم خون آلود ...104شمارهٔ ۱۲۹: زنده کی از برت ای جان جهان برخیزم ...105شمارهٔ ۱۳۰: شبی کت، غیر هم بزم است، اگر بیرون ...106شمارهٔ ۱۳۱: خوش آنکه از غم دل، حرفیش گفته باش ...107شمارهٔ ۱۳۲: بود طریقه ی هوش، اینکه سر عشق بپو ...108شمارهٔ ۱۳۳: دردا که حریف راز دانم 109شمارهٔ ۱۳۴: فقیرم، غیر آن درگاه، درگاهی نمیدا ...110شمارهٔ ۱۳۵: جانان نشسته تا من از شوق جان فشان ...111شمارهٔ ۱۳۶: آمد از راه و نشد فرصت دیدن چکنم؟!112شمارهٔ ۱۳۷: آه از دمی که روز جزا گریه سر کنم 113شمارهٔ ۱۳۸: درین گلشن چو شاخ گل، سرا پا گوش ب ...114شمارهٔ ۱۳۹: خوش آنکه شبی با تو سخن گویم و گری ...115شمارهٔ ۱۴۰: شب عید است، در میخانه باید بستر ا ...116شمارهٔ ۱۴۱: گر دل جویی، هوات جویم 117شمارهٔ ۱۴۲: دوسه روز شد که پیدا نه ای، از کجا ...118شمارهٔ ۱۴۳: ما بخلد از سرکویت، بتماشا نرویم؛119شمارهٔ ۱۴۴: گرش این جفاست امسال، همان بیار گو ...120شمارهٔ ۱۴۵: جان میدهد جان، آن لعل خندان 121شمارهٔ ۱۴۶: دی، رشته یی بگردنم آن شاه مهوشان 122شمارهٔ ۱۴۷: شاهی تو و، شاهان جهان همچو غلامان 123شمارهٔ ۱۴۸: گدایان را، هوای بزم سلطانی و، سلط ...124شمارهٔ ۱۴۹: تو خسروی و، من سگت ای شاه خسروان 125شمارهٔ ۱۵۰: نشسته میکشان، اهل هوس در خلوت جان ...126شمارهٔ ۱۵۱: اشک من کآب زلالی است که نتوان گفت ...127شمارهٔ ۱۵۲: شد از مرگ برادر، دل خراب و سینه ر ...128شمارهٔ ۱۵۳: باز نامد قاصدی کامد بسویت، سوی من ...129شمارهٔ ۱۵۴: چون در دل شیرین بود از رشک شکر خو ...130شمارهٔ ۱۵۵: فزود هر نفسم عشق، کز خط شبگون؛131شمارهٔ ۱۵۶: چرا، هر جا مرا دیدی،از آنجا آمدی ...132شمارهٔ ۱۵۷: من و دردت، که درمان من است این؛133شمارهٔ ۱۵۸: طبیبا، جان غم پرورد من بین 134شمارهٔ ۱۵۹: ز میان میروم اینک، بکنارم بنشین 135شمارهٔ ۱۶۰: بزبان حال دارم، گله بینهایت از تو ...136شمارهٔ ۱۶۱: از غیر، ایمنم، که بود پاسبان تو 137شمارهٔ ۱۶۲: کی یار ریزد خون یار، آنگاه یاری ه ...138شمارهٔ ۱۶۳: غیر را خون دل از دیده روان است که ...139شمارهٔ ۱۶۴: صبح، مگر میدمد از کوی تو 140شمارهٔ ۱۶۵: حسرتم این است در دل، کز فراق روی ...141شمارهٔ ۱۶۶: این مزد قاصدی است که آید ز کوی تو 142شمارهٔ ۱۶۷: نمیکنم گله، اما ز بیوفائی تو 143شمارهٔ ۱۶۸: شد از دو چشم توام، چشم خونفشان هر ...144شمارهٔ ۱۶۹: ای که بخون من شدت، ساعد نازنین فر ...145شمارهٔ ۱۷۰: بر سر ره نشسته ام، قاصد کوی یار ک ...146شمارهٔ ۱۷۱: بوی گل آورد باد، باده ی گلرنگ کو؟ ...147شمارهٔ ۱۷۲: نهم چون از غمت شب بر زمین ای شخ ک ...148شمارهٔ ۱۷۳: کو خضر راهی؟ کز خیل آن ماه 149شمارهٔ ۱۷۴: هر کسی یار کسی، تو از من دلباخته ...150شمارهٔ ۱۷۵: بدو زلف تو که یکسر دل مبتلا نشسته 151شمارهٔ ۱۷۶: از روی فرخ فال بین، زلفش نگونسار ...152شمارهٔ ۱۷۷: شب هجران، نمیدانم ز پی دارد سحر ی ...153شمارهٔ ۱۷۸: جان اسیران سوختی، از کس برآمد دود ...154شمارهٔ ۱۷۹: نهی چو نام سگ خود، بمن مرا طلبی 155شمارهٔ ۱۸۰: روز و شب، از رخ رخشنده ی شاه عجبی 156شمارهٔ ۱۸۱: مرا بجرم وفای من از جفا کشتی 157شمارهٔ ۱۸۲: ای باد بامدادی، میآیی از چه وادی؟ ...158شمارهٔ ۱۸۳: غم نیست دلا در دی، گر توبه ز می ک ...159شمارهٔ ۱۸۴: از جفا، اهل وفا را بزبان آوردی 160شمارهٔ ۱۸۵: دل ز یار کهن، مگر کندی 161شمارهٔ ۱۸۶: چو دل ز دردم، چو جان ز داغم، فگار ...162شمارهٔ ۱۸۷: نمی پرسی ز غمناکان، دلت شاد است پ ...163شمارهٔ ۱۸۸: بگاه رقص، چون در انجمن می در قدح ...164شمارهٔ ۱۸۹: فغان که عمر سرآمد در انتظار کسی 165شمارهٔ ۱۹۰: وقتی بغمم رسیده باشی 166شمارهٔ ۱۹۱: خوش آنکه بسر رسیده باشی 167شمارهٔ ۱۹۲: بیچاره بلبلی، که نبیند رخ گلی 168شمارهٔ ۱۹۳: فرخنده تر از مرغ بهشت است حمامی 169شمارهٔ ۱۹۴: هم بروش ظریفی، هم بصفا تمامی 170شمارهٔ ۱۹۵: ماه رخش چو بنمود، از طرف بام نیمی 171شمارهٔ ۱۹۶: تا می نخوری، قد رخ زرد ندانی ؛172شمارهٔ ۱۹۷: بر آستان، مگرم پاسبان بگردانی 173شمارهٔ ۱۹۸: تو را که گفت : رخ از دوستان بگردا ...174شمارهٔ ۱۹۹: یاری من، ای یار جفا کار چه دانی؟!175شمارهٔ ۲۰۰: بیک ایما، همانکه میدانی 176شمارهٔ ۲۰۱: ای بسیما، همانکه میدانی؛177شمارهٔ ۲۰۲: کنی تا چند آزارم که زاریهای من بی ...178شمارهٔ ۲۰۳: پیران بی گنه را، کشتی گر از نگاهی ...179شمارهٔ ۲۰۴: کجایی یوسف ثانی، کجایی؟!180شمارهٔ ۲۰۵: دلا، پیام من و او، اگر بهم تو نگو ...181شمارهٔ ۲۰۶: کاکل عنبرین نهان، زیر کلاه کرده ی ...182شمارهٔ ۲۰۷: چند روزی شد، که از من بی سبب رنجی ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ