کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حسرتم این است در دل، کز فراق روی تو
    چون سپارم جان، سپارندم بخاک کوی تو
    رفتم از کوی تو گریان، لیک رشکم میکشد؛
    کز سرشکم غیر خواهد جست راه کوی تو
    دسته ی گل، صبح در دستت چو بینم در چمن
    بلبل از بوی گل افتد مست و من از بوی تو
    رشک میکشتم، اگر خوی تو چون روی تو بود
    غیر را محروم از روی تو دارد خوی تو
    بعد ازین، این مدعی چون بر در جانان روی
    من هم آیم از قفا و ایستم پهلوی تو
    یا تو را بینند و بگشایند در بر روی من
    یا مرا بینند و نگشایند در بر روی تو
    تا کنند از ساده لوحیهای آذر آگهت
    قاصد از وی نامه ی ننوشته آرد سوی تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha