کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فغان که عمر سرآمد در انتظار کسی
    که همچو عمر، دمی بیش نیست یار کسی
    وفا بوعده گر این است امید گاهان را
    کسی مباد بعالم امیدوار کسی
    در آن دیار شدم خاک ره، که ننشیند
    بدامن کسی از رهروان، غبار کسی
    بر آن شدم که کنم منع دل ز عشق بتان
    ولی بدست کسی نیست اختیار کسی
    مرا چه سود ازین زندگی، که تا بودم
    نه کس بکار من آمد، نه من بکار کسی
    نشست غیر به پهلوی او، مباد آن روز
    که ناکسی بودش جای در کنار کسی
    چه غم ز بیکسی آذر، جز اینکه میترسم
    کسی نیاوردم نامه از دیار کسی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha