کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دم مرگم، ز غم هجر غمی بیش نباشد
    گر تو را بینم و از عمر دمی بیش نباشد
    هرگز از حسرتم آگاه نگردی، مگر آن دم
    که ز پا افتی و منزل قدمی بیش نباشد
    زده زیبا صنمان گرد دلم حلقه و غافل
    که درین بتکده جای صنمی بیش نباشد
    آنکه عادت بستم داده مرا، کاش نداند
    که ز ترک ستم او را ستمی بیش نباشد
    ترسم آید دمی از لطف طبیبم بسر آذر
    که مرا فرصت گفتار دمی بیش نباشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha