کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلم، از بیکسی مینالد و، کس نیست دمسازش؛
    چو مرغی کو جدا افتاده باشد از هم آوازش!
    همانا، نامه ی قتل مرا آورده از کویی
    که خون میریزد از بال کبوتر وقت پروازش
    بر آن در شب ز غوغای سگان بودم باین خوشدل
    که در بزمش چو غیری خنده زد نشنیدم آوازش
    بظاهر از لبش خوردم فریب خنده، زین غافل
    که پنهان خون مردم میخورد چشم فسون سازش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha