کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غیر را خون دل از دیده روان است که تو
    خون ما ریزی و، ما را غرض آن است که تو
    نشوی شهره بعاشق کشی اندر همه شهر
    آری آیین مروت نه چنان است که تو
    بی سبب رسم و ره جور و جفا گیری پیش
    ور زنی بیگنهم تیغ، همان است که تو
    کشته باشی ز ستم صید حرم تا دانی
    لیک بر طبع من این ظلم گران است که تو
    بهر دلجویی غیرم کشی، اما چو کشی
    چشمم آن روز بهر سو نگران است که تو
    از پی نعش من آیی، ولی آن دم میدان
    که کسان را همه این ورد زبان است که تو
    قاتل آذری از من دگر از حیله مپرس
    کز نکویان که تو را کشت؟ عیان است که تو!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha