به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

آذر بیگدلی

آذر بیگدلیغزل هاشمارهٔ ۱۲۱: نکهتی امشب از آن زلف دو تا میخواستم

2490عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نکهتی امشب از آن زلف دو تا میخواستم
این قدر همراهی از باد صبا میخواستم
من که اکنون، رخصت نظاره ام از دور نیست
ساده لوحی بین، که در بزم تو جا میخواستم؟!
نیست آذر خوارتر از من کسی در کوی او
این سزای من، که از خوبان وفا میخواستم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۲۰: در قفس خود را بیاد آشیان انداختم 2شمارهٔ ۱۲۱: نکهتی امشب از آن زلف دو تا میخواس ...3شمارهٔ ۱۲۲: اگر نه احتراز از شادی اغیار میکرد ...4شمارهٔ ۱۲۳: نمیگویم نمیکردی اگر شادم چه میکرد ...5شمارهٔ ۱۲۴: در آن ساعت که بگرد تو ای خود کام ...6شمارهٔ ۱۲۵: شد عمر و، ز ایام دل شاد ندیدم؛7شمارهٔ ۱۲۶: نیم غمگین، ولی خود را غمین از بهر ...8شمارهٔ ۱۲۷: گر روی تو بینم و بمیرم 9شمارهٔ ۱۲۸: غمین، چند از برت با چشم خون آلود ...10شمارهٔ ۱۲۹: زنده کی از برت ای جان جهان برخیزم ...11شمارهٔ ۱۳۰: شبی کت، غیر هم بزم است، اگر بیرون ...12شمارهٔ ۱۳۱: خوش آنکه از غم دل، حرفیش گفته باش ...13شمارهٔ ۱۳۲: بود طریقه ی هوش، اینکه سر عشق بپو ...14شمارهٔ ۱۳۳: دردا که حریف راز دانم 15شمارهٔ ۱۳۴: فقیرم، غیر آن درگاه، درگاهی نمیدا ...16شمارهٔ ۱۳۵: جانان نشسته تا من از شوق جان فشان ...17شمارهٔ ۱۳۶: آمد از راه و نشد فرصت دیدن چکنم؟!18شمارهٔ ۱۳۷: آه از دمی که روز جزا گریه سر کنم 19شمارهٔ ۱۳۸: درین گلشن چو شاخ گل، سرا پا گوش ب ...20شمارهٔ ۱۳۹: خوش آنکه شبی با تو سخن گویم و گری ...21شمارهٔ ۱۴۰: شب عید است، در میخانه باید بستر ا ...22شمارهٔ ۱۴۱: گر دل جویی، هوات جویم 23شمارهٔ ۱۴۲: دوسه روز شد که پیدا نه ای، از کجا ...24شمارهٔ ۱۴۳: ما بخلد از سرکویت، بتماشا نرویم؛25شمارهٔ ۱۴۴: گرش این جفاست امسال، همان بیار گو ...26شمارهٔ ۱۴۵: جان میدهد جان، آن لعل خندان 27شمارهٔ ۱۴۶: دی، رشته یی بگردنم آن شاه مهوشان 28شمارهٔ ۱۴۷: شاهی تو و، شاهان جهان همچو غلامان 29شمارهٔ ۱۴۸: گدایان را، هوای بزم سلطانی و، سلط ...30شمارهٔ ۱۴۹: تو خسروی و، من سگت ای شاه خسروان 31شمارهٔ ۱۵۰: نشسته میکشان، اهل هوس در خلوت جان ...32شمارهٔ ۱۵۱: اشک من کآب زلالی است که نتوان گفت ...33شمارهٔ ۱۵۲: شد از مرگ برادر، دل خراب و سینه ر ...34شمارهٔ ۱۵۳: باز نامد قاصدی کامد بسویت، سوی من ...35شمارهٔ ۱۵۴: چون در دل شیرین بود از رشک شکر خو ...36شمارهٔ ۱۵۵: فزود هر نفسم عشق، کز خط شبگون؛37شمارهٔ ۱۵۶: چرا، هر جا مرا دیدی،از آنجا آمدی ...38شمارهٔ ۱۵۷: من و دردت، که درمان من است این؛39شمارهٔ ۱۵۸: طبیبا، جان غم پرورد من بین 40شمارهٔ ۱۵۹: ز میان میروم اینک، بکنارم بنشین 41شمارهٔ ۱۶۰: بزبان حال دارم، گله بینهایت از تو ...42شمارهٔ ۱۶۱: از غیر، ایمنم، که بود پاسبان تو 43شمارهٔ ۱۶۲: کی یار ریزد خون یار، آنگاه یاری ه ...44شمارهٔ ۱۶۳: غیر را خون دل از دیده روان است که ...45شمارهٔ ۱۶۴: صبح، مگر میدمد از کوی تو 46شمارهٔ ۱۶۵: حسرتم این است در دل، کز فراق روی ...47شمارهٔ ۱۶۶: این مزد قاصدی است که آید ز کوی تو 48شمارهٔ ۱۶۷: نمیکنم گله، اما ز بیوفائی تو 49شمارهٔ ۱۶۸: شد از دو چشم توام، چشم خونفشان هر ...50شمارهٔ ۱۶۹: ای که بخون من شدت، ساعد نازنین فر ...51شمارهٔ ۱۷۰: بر سر ره نشسته ام، قاصد کوی یار ک ...52شمارهٔ ۱۷۱: بوی گل آورد باد، باده ی گلرنگ کو؟ ...53شمارهٔ ۱۷۲: نهم چون از غمت شب بر زمین ای شخ ک ...54شمارهٔ ۱۷۳: کو خضر راهی؟ کز خیل آن ماه 55شمارهٔ ۱۷۴: هر کسی یار کسی، تو از من دلباخته ...56شمارهٔ ۱۷۵: بدو زلف تو که یکسر دل مبتلا نشسته 57شمارهٔ ۱۷۶: از روی فرخ فال بین، زلفش نگونسار ...58شمارهٔ ۱۷۷: شب هجران، نمیدانم ز پی دارد سحر ی ...59شمارهٔ ۱۷۸: جان اسیران سوختی، از کس برآمد دود ...60شمارهٔ ۱۷۹: نهی چو نام سگ خود، بمن مرا طلبی 61شمارهٔ ۱۸۰: روز و شب، از رخ رخشنده ی شاه عجبی 62شمارهٔ ۱۸۱: مرا بجرم وفای من از جفا کشتی 63شمارهٔ ۱۸۲: ای باد بامدادی، میآیی از چه وادی؟ ...64شمارهٔ ۱۸۳: غم نیست دلا در دی، گر توبه ز می ک ...65شمارهٔ ۱۸۴: از جفا، اهل وفا را بزبان آوردی 66شمارهٔ ۱۸۵: دل ز یار کهن، مگر کندی 67شمارهٔ ۱۸۶: چو دل ز دردم، چو جان ز داغم، فگار ...68شمارهٔ ۱۸۷: نمی پرسی ز غمناکان، دلت شاد است پ ...69شمارهٔ ۱۸۸: بگاه رقص، چون در انجمن می در قدح ...70شمارهٔ ۱۸۹: فغان که عمر سرآمد در انتظار کسی 71شمارهٔ ۱۹۰: وقتی بغمم رسیده باشی 72شمارهٔ ۱۹۱: خوش آنکه بسر رسیده باشی 73شمارهٔ ۱۹۲: بیچاره بلبلی، که نبیند رخ گلی 74شمارهٔ ۱۹۳: فرخنده تر از مرغ بهشت است حمامی 75شمارهٔ ۱۹۴: هم بروش ظریفی، هم بصفا تمامی 76شمارهٔ ۱۹۵: ماه رخش چو بنمود، از طرف بام نیمی 77شمارهٔ ۱۹۶: تا می نخوری، قد رخ زرد ندانی ؛78شمارهٔ ۱۹۷: بر آستان، مگرم پاسبان بگردانی 79شمارهٔ ۱۹۸: تو را که گفت : رخ از دوستان بگردا ...80شمارهٔ ۱۹۹: یاری من، ای یار جفا کار چه دانی؟!81شمارهٔ ۲۰۰: بیک ایما، همانکه میدانی 82شمارهٔ ۲۰۱: ای بسیما، همانکه میدانی؛83شمارهٔ ۲۰۲: کنی تا چند آزارم که زاریهای من بی ...84شمارهٔ ۲۰۳: پیران بی گنه را، کشتی گر از نگاهی ...85شمارهٔ ۲۰۴: کجایی یوسف ثانی، کجایی؟!86شمارهٔ ۲۰۵: دلا، پیام من و او، اگر بهم تو نگو ...87شمارهٔ ۲۰۶: کاکل عنبرین نهان، زیر کلاه کرده ی ...88شمارهٔ ۲۰۷: چند روزی شد، که از من بی سبب رنجی ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ