کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بسته یی پای من و گویی: برو جای دگر
    رفتمی جای دگر، گر بودمی پای دگر
    ریختی خونم تماشا را و روز بازخواست
    این تماشا را بود از پی، تماشای دگر
    سایه ی خود وامگیر ای سرو قد از من، مباد
    بر سر افتد سایه ام از سرو بالای دگر
    وعده ی قتل بفردا داد و، من بس ناتوان
    ترسم آن روز افتد این فردا بفردای دگر
    گر برد بخت از پی مشکم سوی صحرای چین
    آهوی مشکین رود ز آنجا بصحرای دگر
    هیچ مرغی را نباشد ناله بی تأثیر، لیک
    بوستان جای دگر دارد، قفس جای دگر!
    غیر یار آذر امیدی نیست از عالم مرا
    نیست جز معشوق عاشق را تمنای دگر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha