به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

آذر بیگدلی

آذر بیگدلیغزل هاشمارهٔ ۸۴: آنکه با اهل وفا نابسته پیمان بشکند

2440عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آنکه با اهل وفا نابسته پیمان بشکند
عهد را مشکل ببندد، لیک آسان بشکند
آنکه بر زندان نشین مصر، بندد روز در ؛
شب بحکم عشق آید، قفل زندان بشکند
میکشند از سینه ام تیر تو را یاران و، دل
اضطرابی میکند، شاید که پیکان بشکند
...........
زان سبب پیمانه مینوشد که پیمان بشکند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۳: یار شد بیوفا، کسی چکند؟!2شمارهٔ ۸۴: آنکه با اهل وفا نابسته پیمان بشکند 3شمارهٔ ۸۵: ناله ی مرغ قفس، گر بچمن گوش کند 4شمارهٔ ۸۶: جانم، از جانان حکایت میکند 5شمارهٔ ۸۷: خو بجفا نگار من، کرده و بس نمیکند 6شمارهٔ ۸۸: مرغان اولی اجنحه، کاندر طیرانند 7شمارهٔ ۸۹: شب پره کو روز آفتاب نبیند 8شمارهٔ ۹۰: با هم افسوس بتانی که در این ملک شه ...9شمارهٔ ۹۱: کسی کز رشک نتواند که روزی با منت ب ...10شمارهٔ ۹۲: گرت بخاک شهیدان گذار خواهد بود 11شمارهٔ ۹۳: یاد باد آنکه ز یاری منت عار نبود 12شمارهٔ ۹۴: دوشم، به اهل بزم سر گفتگو نبود 13شمارهٔ ۹۵: بحسرت مردم و، آخر ندیدم روی یار خو ...14شمارهٔ ۹۶: از دلم داغ تمنای تو، مشکل برود؛15شمارهٔ ۹۷: بربست محمل ماه من، از تن توانم میر ...16شمارهٔ ۹۸: با پسته ی خندانت، شکر بچکار آید؟!17شمارهٔ ۹۹: مرا، کام دل، ازنگاهی برآید 18شمارهٔ ۱۰۰: ماه، بر روی چو ماهش نگرید 19شمارهٔ ۱۰۱: قاصدا، نامه یی از کوی فلانی بمن آ ...20شمارهٔ ۱۰۲: وفادارا، وفای من نگهدار؛21شمارهٔ ۱۰۳: جز دل نالان مرا ای گل، نه دمساز د ...22شمارهٔ ۱۰۴: ایزد سرشته هر دل از آب و گل دگر 23شمارهٔ ۱۰۵: بسته یی پای من و گویی: برو جای دگ ...24شمارهٔ ۱۰۶: میرمد صیاد، از نالیدن ما در قفس؛25شمارهٔ ۱۰۷: تا من افتادم بدام، افتاد غوغا در ...26شمارهٔ ۱۰۸: با مشک خطت، یاد ز عنبر نکند کس 27شمارهٔ ۱۰۹: چون صبر ز جور تو ستمگر نکند کس؟!28شمارهٔ ۱۱۰: صبحدم، در باغ هر کو خنده ی گل بای ...29شمارهٔ ۱۱۱: دلم، از بیکسی مینالد و، کس نیست د ...30شمارهٔ ۱۱۲: بمن باد صبا در پرده گوید کاش پیغا ...31شمارهٔ ۱۱۳: مهی، که مایه ی شادی عالم است غمش 32شمارهٔ ۱۱۴: از اسیران خود آن شه بیخبر بگذشت ح ...33شمارهٔ ۱۱۵: مشکل که برم من جان، آسان چو تو بر ...34شمارهٔ ۱۱۶: ای ساربان خدا را، آهسته رو بمنزل 35شمارهٔ ۱۱۷: بی تو چو می در قدح ریزم و شکر بجا ...36شمارهٔ ۱۱۸: یک قطره خون، ز تیغ بتان وام کرده ...37شمارهٔ ۱۱۹: منت جفا ز وفا برگزیده آمده ام!38شمارهٔ ۱۲۰: در قفس خود را بیاد آشیان انداختم 39شمارهٔ ۱۲۱: نکهتی امشب از آن زلف دو تا میخواس ...40شمارهٔ ۱۲۲: اگر نه احتراز از شادی اغیار میکرد ...41شمارهٔ ۱۲۳: نمیگویم نمیکردی اگر شادم چه میکرد ...42شمارهٔ ۱۲۴: در آن ساعت که بگرد تو ای خود کام ...43شمارهٔ ۱۲۵: شد عمر و، ز ایام دل شاد ندیدم؛44شمارهٔ ۱۲۶: نیم غمگین، ولی خود را غمین از بهر ...45شمارهٔ ۱۲۷: گر روی تو بینم و بمیرم 46شمارهٔ ۱۲۸: غمین، چند از برت با چشم خون آلود ...47شمارهٔ ۱۲۹: زنده کی از برت ای جان جهان برخیزم ...48شمارهٔ ۱۳۰: شبی کت، غیر هم بزم است، اگر بیرون ...49شمارهٔ ۱۳۱: خوش آنکه از غم دل، حرفیش گفته باش ...50شمارهٔ ۱۳۲: بود طریقه ی هوش، اینکه سر عشق بپو ...51شمارهٔ ۱۳۳: دردا که حریف راز دانم 52شمارهٔ ۱۳۴: فقیرم، غیر آن درگاه، درگاهی نمیدا ...53شمارهٔ ۱۳۵: جانان نشسته تا من از شوق جان فشان ...54شمارهٔ ۱۳۶: آمد از راه و نشد فرصت دیدن چکنم؟!55شمارهٔ ۱۳۷: آه از دمی که روز جزا گریه سر کنم 56شمارهٔ ۱۳۸: درین گلشن چو شاخ گل، سرا پا گوش ب ...57شمارهٔ ۱۳۹: خوش آنکه شبی با تو سخن گویم و گری ...58شمارهٔ ۱۴۰: شب عید است، در میخانه باید بستر ا ...59شمارهٔ ۱۴۱: گر دل جویی، هوات جویم 60شمارهٔ ۱۴۲: دوسه روز شد که پیدا نه ای، از کجا ...61شمارهٔ ۱۴۳: ما بخلد از سرکویت، بتماشا نرویم؛62شمارهٔ ۱۴۴: گرش این جفاست امسال، همان بیار گو ...63شمارهٔ ۱۴۵: جان میدهد جان، آن لعل خندان 64شمارهٔ ۱۴۶: دی، رشته یی بگردنم آن شاه مهوشان 65شمارهٔ ۱۴۷: شاهی تو و، شاهان جهان همچو غلامان 66شمارهٔ ۱۴۸: گدایان را، هوای بزم سلطانی و، سلط ...67شمارهٔ ۱۴۹: تو خسروی و، من سگت ای شاه خسروان 68شمارهٔ ۱۵۰: نشسته میکشان، اهل هوس در خلوت جان ...69شمارهٔ ۱۵۱: اشک من کآب زلالی است که نتوان گفت ...70شمارهٔ ۱۵۲: شد از مرگ برادر، دل خراب و سینه ر ...71شمارهٔ ۱۵۳: باز نامد قاصدی کامد بسویت، سوی من ...72شمارهٔ ۱۵۴: چون در دل شیرین بود از رشک شکر خو ...73شمارهٔ ۱۵۵: فزود هر نفسم عشق، کز خط شبگون؛74شمارهٔ ۱۵۶: چرا، هر جا مرا دیدی،از آنجا آمدی ...75شمارهٔ ۱۵۷: من و دردت، که درمان من است این؛76شمارهٔ ۱۵۸: طبیبا، جان غم پرورد من بین 77شمارهٔ ۱۵۹: ز میان میروم اینک، بکنارم بنشین 78شمارهٔ ۱۶۰: بزبان حال دارم، گله بینهایت از تو ...79شمارهٔ ۱۶۱: از غیر، ایمنم، که بود پاسبان تو 80شمارهٔ ۱۶۲: کی یار ریزد خون یار، آنگاه یاری ه ...81شمارهٔ ۱۶۳: غیر را خون دل از دیده روان است که ...82شمارهٔ ۱۶۴: صبح، مگر میدمد از کوی تو 83شمارهٔ ۱۶۵: حسرتم این است در دل، کز فراق روی ...84شمارهٔ ۱۶۶: این مزد قاصدی است که آید ز کوی تو 85شمارهٔ ۱۶۷: نمیکنم گله، اما ز بیوفائی تو 86شمارهٔ ۱۶۸: شد از دو چشم توام، چشم خونفشان هر ...87شمارهٔ ۱۶۹: ای که بخون من شدت، ساعد نازنین فر ...88شمارهٔ ۱۷۰: بر سر ره نشسته ام، قاصد کوی یار ک ...89شمارهٔ ۱۷۱: بوی گل آورد باد، باده ی گلرنگ کو؟ ...90شمارهٔ ۱۷۲: نهم چون از غمت شب بر زمین ای شخ ک ...91شمارهٔ ۱۷۳: کو خضر راهی؟ کز خیل آن ماه 92شمارهٔ ۱۷۴: هر کسی یار کسی، تو از من دلباخته ...93شمارهٔ ۱۷۵: بدو زلف تو که یکسر دل مبتلا نشسته 94شمارهٔ ۱۷۶: از روی فرخ فال بین، زلفش نگونسار ...95شمارهٔ ۱۷۷: شب هجران، نمیدانم ز پی دارد سحر ی ...96شمارهٔ ۱۷۸: جان اسیران سوختی، از کس برآمد دود ...97شمارهٔ ۱۷۹: نهی چو نام سگ خود، بمن مرا طلبی 98شمارهٔ ۱۸۰: روز و شب، از رخ رخشنده ی شاه عجبی 99شمارهٔ ۱۸۱: مرا بجرم وفای من از جفا کشتی 100شمارهٔ ۱۸۲: ای باد بامدادی، میآیی از چه وادی؟ ...101شمارهٔ ۱۸۳: غم نیست دلا در دی، گر توبه ز می ک ...102شمارهٔ ۱۸۴: از جفا، اهل وفا را بزبان آوردی 103شمارهٔ ۱۸۵: دل ز یار کهن، مگر کندی 104شمارهٔ ۱۸۶: چو دل ز دردم، چو جان ز داغم، فگار ...105شمارهٔ ۱۸۷: نمی پرسی ز غمناکان، دلت شاد است پ ...106شمارهٔ ۱۸۸: بگاه رقص، چون در انجمن می در قدح ...107شمارهٔ ۱۸۹: فغان که عمر سرآمد در انتظار کسی 108شمارهٔ ۱۹۰: وقتی بغمم رسیده باشی 109شمارهٔ ۱۹۱: خوش آنکه بسر رسیده باشی 110شمارهٔ ۱۹۲: بیچاره بلبلی، که نبیند رخ گلی 111شمارهٔ ۱۹۳: فرخنده تر از مرغ بهشت است حمامی 112شمارهٔ ۱۹۴: هم بروش ظریفی، هم بصفا تمامی 113شمارهٔ ۱۹۵: ماه رخش چو بنمود، از طرف بام نیمی 114شمارهٔ ۱۹۶: تا می نخوری، قد رخ زرد ندانی ؛115شمارهٔ ۱۹۷: بر آستان، مگرم پاسبان بگردانی 116شمارهٔ ۱۹۸: تو را که گفت : رخ از دوستان بگردا ...117شمارهٔ ۱۹۹: یاری من، ای یار جفا کار چه دانی؟!118شمارهٔ ۲۰۰: بیک ایما، همانکه میدانی 119شمارهٔ ۲۰۱: ای بسیما، همانکه میدانی؛120شمارهٔ ۲۰۲: کنی تا چند آزارم که زاریهای من بی ...121شمارهٔ ۲۰۳: پیران بی گنه را، کشتی گر از نگاهی ...122شمارهٔ ۲۰۴: کجایی یوسف ثانی، کجایی؟!123شمارهٔ ۲۰۵: دلا، پیام من و او، اگر بهم تو نگو ...124شمارهٔ ۲۰۶: کاکل عنبرین نهان، زیر کلاه کرده ی ...125شمارهٔ ۲۰۷: چند روزی شد، که از من بی سبب رنجی ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ