کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شراب شوق تو ما را چو در گلو ریزند
    پیاله کاش گذارند و با سبو ریزند
    بس است ظلم اسیران، بترس از آن ساعت
    که اشک حسرتی از دیده ها فرو ریزند
    مرا که خون دل آخر ز دیده خواهد ریخت
    بتان شهر بشمشیر ناز گو ریزند
    بگلرخان ستمگر برم شکایت دل
    بود که تیغ برآرند و خون او ریزند
    بغیر عشق ز آذر نشان نماند اگر
    بنای هستیش از یکدگر فرو ریزند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha