آذر بیگدلی
غزل ها
شمارهٔ ۸۰: شراب شوق تو ما را چو در گلو ریزند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شراب شوق تو ما را چو در گلو ریزند پیاله کاش گذارند و با سبو ریزند بس است ظلم اسیران، بترس از آن ساعت که اشک حسرتی از دیده ها فرو ریزند مرا که خون دل آخر ز دیده خواهد ریخت بتان شهر بشمشیر ناز گو ریزند بگلرخان ستمگر برم شکایت دل بود که تیغ برآرند و خون او ریزند بغیر عشق ز آذر نشان نماند اگر بنای هستیش از یکدگر فرو ریزند آذر بیگدلی