کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گفتمش حرفی و امید که در گوشش باد
    و آنچه از من نشنیده است فراموشش باد
    آنکه زد طعنه ی بیهوشیم از دیدن او
    چشم او، راهزن قافله ی هوشش باد
    آن قصب پوش جوان، کز ستمش دم نزنم
    شرمی از طاقت پیران خشن پوشش باد
    گفت، دیروز: شب آیم ببرت؛ آمد صبح
    شرمی امروز ز دیر آمدن دوشش باد
    سرکند غیر چو بدگویی من، یا رب یار
    نشنود، ور شنود زود فراموشش باد
    صبح کز طلعت خورشید بخود مینازد
    شرمی از پرتو آن طرف بناگوشش باد
    روز محشر، چو جفای تو ز آذر پرسند
    بدعا کوش که یا رب لب خاموشش باد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha