کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گفتم: ای مه بی سبب یاری ز یاری بگذرد؟!
    زیر لب خندان گذشت و گفت: آری بگذرد!!
    ریزدم خون، کاش چون رنجید از من خاطرش؛
    ترسم از یادش رود، چون روزگاری بگذرد!
    آه از آن ساعت، که بر سرکشته ی بیداد را
    خلق گرد آیند و قاتل از کناری بگذرد
    شادم از باد صبا، گر با سگان آستان
    عرض حال من کند، چون از دیاری بگذرد
    حلقه حلقه کرده یی مشکین کمند زلف را
    تا کشی در دام خود هر سو شکاری بگذرد
    دیدی آذر، عاقبت گلچین این گلشن نداد
    آن قدر فرصت، که بر بلبل بهاری بگذرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha