کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوشم بپرسش آمد و تا لب گشود رفت
    دردا که دیر آمد و، افغان که زود رفت
    چون شاخ گل، بپهلوی من تا نشست، خاست؛
    چون ماه نو، بدیده ی من تا نمود رفت!
    بختم که سر ز خواب برآورده بود، خفت؛
    سروی که سایه بر سرم افگنده بود رفت!
    گفتم: کنم سجود بشکر قدوم او؛
    دردا که بر نداشته سر از سجود رفت!
    آمد زد آتشم بدل از آمدن، ولی
    زآن پیشتر که خیزدم از سینه دود رفت
    سودم جبین بخاک رهش، کآمد از کرم؛
    ننشسته، از کنارم اما چه سود رفت!
    نی نی نشسته بود و، حریفان بعرض حال
    تا داستان شکوه ی آذر شنود، رفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha