کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر آستان توام، شب چو شد، فغانی هست
    که شب فغان سگی در هر آستانی هست
    دلم پر است، دم نزع شکوه تا نکنم؛
    بپرس حال مرا، تا مرا زبانی هست!
    گمان این بمنت نیست کز تو شکوه کنم
    مگر هنوز بصبر منت گمانی هست؟!
    سگت برای چه افتاده در قفای رقیب؟!
    هنوز در تن من، مشت استخوانی هست!
    مه من، از خبر مهر من بکینم کشت
    ولی ازین خبرش نیست کآسمانی هست
    پر است دامن خلق از گل و تهی از من
    باین گمان که در این باغ باغبانی هست
    براه عشق، همین پایه بس تو را آذر
    که گردی از تو بدنبال کاروانی هست!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha