کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عراقی بار دیگر توبه بشکست

    ز جام عشق شد شیدا و سرمست

    پریشان سر زلف بتان شد

    خراب چشم خوبان است پیوست

    چه خوش باشد خرابی در خرابات

    گرفته زلف یار و رفته از دست

    ز سودای پریرویان عجب نیست

    اگر دیوانه‌ای زنجیر بگسست

    به گرد زلف مهرویان همی گشت

    چو ماهی ناگهان افتاد در شست

    به پیران سر، دل و دین داد بر باد

    ز خود فارغ شد و از جمله وارست

    سحرگه از سر سجاده برخاست

    به بوی جرعه‌ای زنار بربست

    ز بند نام و ننگ آنگه شد آزاد

    که دل را در سر زلف بتان بست

    بیفشاند آستین بر هردو عالم

    قلندروار در میخانه بنشست

    لب ساقی صلای بوسه در داد

    عراقی توبهٔ سی‌ساله بشکست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha